Dictiornary-Farsi | کرایه معطلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 140 (7 milliseconds)

English	Persian
demurrage	کرایه معطلی


Other Matches

demurrage	هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
hire purchase	کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
demurrage	معطلی
detentions	معطلی
detention	معطلی
promptly	بدون معطلی
two days d	دو روز معطلی
without d.	بیدرنگ بدون معطلی
machine down time	زمان معطلی دستگاه
lay day	روز معطلی در بندر
machine idle time	زمان معطلی دستگاه
at the drop of a hat <idiom>	بدون هیچ گونه معطلی
It was not worth all that delay .	به اینهمه معطلی نمی ارزید
surcharge	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
fare	کرایه
fares	کرایه
faring	کرایه
rent	کرایه
balance of freight	پس کرایه
fraught	کرایه
back freigt	پس کرایه
back rent	پس کرایه
freight forward	پس کرایه
backfreight	پس کرایه
fared	کرایه
freight	کرایه
carriage forward	پس کرایه
carrige forward	پس کرایه
cost of transport	کرایه
leases	کرایه
lease	کرایه
hiring	کرایه
transport charges	کرایه
hire	کرایه
hires	کرایه
passage money	کرایه
meed	کرایه
freight collect	پس کرایه
rent	کرایه کردن
hach	کرایه دادن
let out on hire	کرایه دادن
passage money	کرایه مسافر
renter	کرایه نشین
carrige	کرایه حمل
carfare	کرایه ماشین
carfare	کرایه اتوبوس
back freigt	پرداخت کرایه
to charter	کرایه کردن
affreight	کرایه کردن
freight	کرایه کردن
freight	کرایه کشتی
hiring	کرایه دادن
tenant	کرایه نشین
hacks	درشکه کرایه
tenants	کرایه نشین
hack	درشکه کرایه
hires	کرایه دادن
hires	کرایه کردن
hacked	درشکه کرایه
hire	کرایه کردن
fared	کرایه مسافر
fares	کرایه مسافر
fare	کرایه مسافر
passage	دریا کرایه
faring	کرایه مسافر
hire	کرایه دادن
hiring	کرایه کردن
passages	دریا کرایه
tenants	کرایه نشین متصرف
How much is the fare to ... ?	کرایه تا ... چقدر است؟
railway freight	کرایه راه اهن
twon car	اتومبیل کرایه مسافری
tenant	کرایه نشین متصرف
portage	کرایه فرفیت کشتی
hiring	اجرت کرایه کردن
to freight out and home	دوسره کرایه کردن
chartered	دربست کرایه دادن
to rent out something	کرایه دادن چیزی
chartering	دربست کرایه دادن
to hire out something	کرایه دادن چیزی
carriage forward	کرایه در مقصدپرداخت میشود
charters	دربست کرایه دادن
faring	کرایه حمل و نقل
back rent	کرایه عقب افتاده
hire	اجرت کرایه کردن
fare	کرایه حمل و نقل
fares	کرایه حمل و نقل
cartage	کرایه گاری مکاری
hires	اجرت کرایه کردن
fared	کرایه حمل و نقل
charter	دربست کرایه دادن
to let something [British E] [Real Estate]	کرایه دادن چیزی
to let something on a lease	کرایه دادن چیزی
What is the charge per day?	کرایه روزانه چقدر است؟
What's the charge per hour?	کرایه هر ساعت چقدر است؟
Rented (rental) car.	اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
taximeter	نشان دهنده کرایه تاکسی
circulating library	کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
carrige forward	کرایه به عهده گیرنده کالا
carriage payed	کرایه حمل پرداخت شده
fiacre	کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
freighter	کرایه کننده کشتی باری
hackney	درشکه کرایه اسب کرایبه
freighters	کرایه کننده کشتی باری
advance freight	پیش پرداخت کرایه حمل
rent	کرایه اجاره کردن یا دادن
time charter	کرایه کردن موقت کشتی
i am behind in my rent	کرایه خانه ام عقب افتاده است
cost and frieght	قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
tie line	کانال مخابراتی کرایه داده شده
voyage charter	کرایه کشتی جهت سفری خاص
subsidized accommodation	منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
out leased	انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
lodging house	محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
What's the fare to the airport?	نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
What's the fare to Manchester?	کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
dead carriage	کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
What's the fare to this address?	نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
What's the fare to city centre?	نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
freight	کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
livery stable	اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
dead freight	کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead carriage	کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
baltic exchange	بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
forwarding merchant	حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
free haul	در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
third party lease	توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
dead weight	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead freight	کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
carriages	بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hackney coach	کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
carriage	بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hire	اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hires	اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hiring	اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
lease	کرایه کردن اجاره کردن
leases	کرایه کردن اجاره کردن