Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English
Persian
potash
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
Other Matches
carbonate
کربنات
soda
کربنات سدیم
carbonation
بصورت کربنات
baking soda
بی کربنات سدیم
sodium bicarbonate
سدیم بی کربنات
sodium carbonate
کربنات سدیم
hartshorn
کربنات امونیوم
lithium carbonate
کربنات لیتیوم
sodas
کربنات سدیم
bicarbonate
بی کربنات دو سود
washing soda
کربنات سدیم بلورین
sodium hydrogen carbonate
سدیم هیدروژن کربنات
sodium acid carbonate
سدیم اسید کربنات
nitrate of soda
نینرات بی کربنات دوسود
calciferous
دارای کالسیت یا کربنات اهک
sodium monohydrogen carbonate
سدیم مونو هیدروژن کربنات
lexon
پلاستیک پلی کربنات که معمولاشفاف است
gymnastic chack
پودری از کربنات منیزیوم که ژیمناستها به دستها می مالند
alabaster
[کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
parasyntetic
مشتق
offshoot
مشتق
offshoots
مشتق
derivative
مشتق
derivatives
مشتق
formant
مشتق
paronymous
مشتق
anti derivative
ضد مشتق
paronym
مشتق
derive
مشتق کردن
derives
مشتق کردن
derives
مشتق شده از
silicic
مشتق از سیلیس
deriving
مشتق کردن
second derivative
مشتق دوم
differential equations
معادلات مشتق
denominators
مشتق کننده
parasyntetic
مشتق و مرکب
branch
مشتق شدن
branches
مشتق شدن
parial derivative
مشتق جزئی
derive
مشتق شده از
diphyletic
مشتق از دو نیا
differentiator
مشتق گیر
autologous
مشتق از خود
deriving
مشتق شده از
formative
کلمه مشتق
differentiates
مشتق گرفتن
differentiate
مشتق گرفتن
derivations
مشتق گیری
derivation
مشتق گیری
differentiating
مشتق گرفتن
to d. itself
مشتق شدن
spiritous
مشتق ازالکل
derived field
فیلد مشتق
calcic
مشتق ازاهک
denominator
مشتق کننده
differentiation
مشتق گیری
Y prime
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
partial derivative
مشتق پاره ای
[ریاضی]
patronymic
مشتق از نام پدر
romanesque
مشتق از زبان لاتین
second derivative
مشتق مرتبه دوم
partial derivative
مشتق جزیی
[ریاضی]
Y'
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
adscititious
مشتق از عامل خارجی
derived demand
تقاضای مشتق شده
deverbative
مشتق شده از فعل
analysis
مشتق وتابع اولیه
matronymic
اسم مشتق ازطرف مادر
derive
نتیجه گرفتن مشتق شدن
derives
نتیجه گرفتن مشتق شدن
deverbative
بصورت مشتق استعمال شده
differentiable function
تابع مشتق پذیر
[ریاضی]
deriving
نتیجه گرفتن مشتق شدن
differential equation
معادله متغیر مشتق چیزی
kiosks
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
chains
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kiosk
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
tartarous
دردی شکل مشتق از درده شراب
embryonic membrane
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
adrenal
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
denominative
مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
acr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acro
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acaro
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
aceto
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
epithelioma
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetra
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
checks
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
rhythm-and-blues
نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
pl/m
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
differentiator
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
accumulation
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
hash
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com