Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
carbonize
کربن سازی
Other Matches
decarburizing
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
carbon
کربن
radiocarbon
کربن 41
invar
کربن
carbon holder
پایه کربن
carbon free
کربن ازاد
carbon fixed
کربن ثابت
carbon deposite
لایه کربن
decarburize
کربن گرفتن
carbon cycle
سیکل کربن
active carbon
کربن فعال
carbonaceous
کربن دار
tertiary carbon
کربن 3 درجه
carbon monoxide
منواکسید کربن
radiocarbon
کربن پرتوزا
carburization
ترکیب با کربن
carbinol carbon
کربن کربینول
decarburization
کربن گیری
anomeric carbon
کربن انومری
carbon dioxide
دی اکسید کربن
recarburizer
کربن دهنده
asymmetric carbon
کربن بی تقارن
secondary carbon
کربن 2 درجه
cabonic
حاصل از کربن
primary carbon
کربن 1 درجه
acetylenic carbon
کربن استیلنی
high carbon steel
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
ultra high carbon steels
فولادهای فرا- پر- کربن
activated charcoal
کربن فعال شده
carbureted steel
پولاد کربن دار
iron carbon diagram
نمودار اهن- کربن
primary carbon
کربن نوع اول
arc lamp carbon
کربن لامپ قوسی
CFCs
مخفف کلروفلورو کربن
cored carbon
کربن هسته دار
hydro carbon
ترکیب هیدروژن و کربن
CFC
مخفف کلروفلورو کربن
crater in positive carbon
گودی کربن مثبت
iron carbon alloy
الیاژ اهن و کربن
carboning a lamp
کربن گذاری لامپ
high carbon steel
فولاد با کربن زیاد
surface decarburization
کربن گیری سطحی
carbon arc welding
جوشکاری با جرقه کربن
tertiary carbon
کربن نوع سوم
plain carbon steel
فولاد کربن غیرالیاژی
recarburize
کربن گیری مجدد
activated carbon
کربن فعال شده
secondary carbon
کربن نوع دوم
carbonate
بصورت کربن دراوردن
carbide
ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
hypercapnia
افزایش کربن اکسید در خون
ingot iron o.steel
فولاد کربن گیری شده
carbon arc lead burning
جوش سرب با جرقه کربن
ethylene
هیدرو کربن اشباع نشده
carbohydrate
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrates
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
dry ice
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
gutta percha
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
anthracite
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
nitralloy
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
hyperventilation
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
carbon tracking
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
carbon steel
فولاد کربن یا فولاد سخت
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
Fustat rug
فرش فسطاط
[فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
individualized
تک سازی
idolization
بت سازی
retortion
خم سازی
individualize
تک سازی
deflexion
خم سازی
bridge building
پل سازی
padding
له سازی
individualising
تک سازی
individualizing
تک سازی
stylization
مد سازی
individualises
تک سازی
individualised
تک سازی
bridgework
پل سازی
local anasthesia
سر سازی
flooring
کف سازی
compaction
تو پر سازی
truncation
بی سر سازی
pavement
کف سازی
individuation
تک سازی
flection
خم سازی
individualization
تک سازی
individualizes
تک سازی
retortion
کج سازی
repk lection
پر سازی
pavements
کف سازی
capitalization
سرمایه سازی
aromatization
عطر سازی
bonification
به سازی محیط
domestication
اهلی سازی
road construction
جاده سازی
anonymization
گمنام سازی
brick works
اجر سازی
duplexing
مضاعف سازی
balladry
تصنیف سازی
arrefication
رقیق سازی
divestment
بی بهره سازی
die shop
حدیده سازی
atomization
ریز سازی
road building
جاده سازی
beadwork
تسبیح سازی
bedevilment
شیطان سازی
dilution
رقیق سازی
belittlement
کم ارزش سازی
asphalt paving
جاده سازی
bellfounding
زنگ سازی
discolourment
بدرنگ سازی
divestiture
بی بهره سازی
divestiture
برهنه سازی
aromatization
معطر سازی
arrefication
لطیف سازی
die making
حدیده سازی
coordination
هماهنگ سازی
dactyliography
نگین سازی
dazzlement
خیره سازی
channelization
مجرا سازی
de energize
بی برق سازی
de escalation
محدود سازی
channelization
ترعه سازی
ceiling construction
سقف سازی
cavitation
حفره سازی
cooperage
چلیک سازی
cartwright's shop
دوچرخه سازی
channelization
تنگه سازی
curriery
چرم سازی
industrialization
صنعتی سازی
confectionary
شیرینی سازی
conceptualization
مفهوم سازی
cooperage
پیت سازی
computer simulation
شبیه سازی
compactions
فشرده سازی
countersink
خزینه سازی
crystallization
بلور سازی
compaction
فشرده سازی
coking period
زمان کک سازی
coking chamber
اطاقک کک سازی
carnification
گوشت سازی
carcassing
اسکلت سازی
detersion
پاک سازی
coking time
زمان کک سازی
capital building
سرمایه سازی
canalization
کانال سازی
canalization
ابراه سازی
canalization
مجرا سازی
calico printing
چیت سازی
calcination
اهک سازی
cabinetwork
مبل سازی
derichment
رقیق سازی
deprival
بی بهره سازی
denudation
برهنه سازی
deactivation
بی اثر سازی
deallocation
ازاد سازی
debilitation
ناتوان سازی
deconditioning
ناشرطی سازی
decryption
اشکار سازی
deep foundation
پی سازی در عمق
christianization
عیسوی سازی
defeasance
باطل سازی
denaturation
مصنوعی سازی
cabinetwork
قفسه سازی
refreshing
دوباره سازی
scenery
صحنه سازی
histrionics
صحنه سازی
plaster of Paris
گچ مجسمه سازی
latticework
شبکه سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com