Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
English
Persian
carbinol carbon
کربن کربینول
Other Matches
decarburizing
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
benzoylphenyl carbinol
بنزوییل فینل کربینول
phenyl benzoyl carbinol
فنیل بنزوییل کربینول
invar
کربن
radiocarbon
کربن 41
carbon
کربن
carbonize
کربن سازی
carbonaceous
کربن دار
carburization
ترکیب با کربن
carbon holder
پایه کربن
recarburizer
کربن دهنده
radiocarbon
کربن پرتوزا
decarburization
کربن گیری
decarburize
کربن گرفتن
primary carbon
کربن 1 درجه
secondary carbon
کربن 2 درجه
tertiary carbon
کربن 3 درجه
carbon free
کربن ازاد
carbon fixed
کربن ثابت
anomeric carbon
کربن انومری
active carbon
کربن فعال
asymmetric carbon
کربن بی تقارن
cabonic
حاصل از کربن
acetylenic carbon
کربن استیلنی
carbon monoxide
منواکسید کربن
carbon dioxide
دی اکسید کربن
carbon deposite
لایه کربن
carbon cycle
سیکل کربن
recarburize
کربن گیری مجدد
primary carbon
کربن نوع اول
plain carbon steel
فولاد کربن غیرالیاژی
iron carbon diagram
نمودار اهن- کربن
activated charcoal
کربن فعال شده
secondary carbon
کربن نوع دوم
surface decarburization
کربن گیری سطحی
tertiary carbon
کربن نوع سوم
ultra high carbon steels
فولادهای فرا- پر- کربن
CFC
مخفف کلروفلورو کربن
CFCs
مخفف کلروفلورو کربن
activated carbon
کربن فعال شده
iron carbon alloy
الیاژ اهن و کربن
arc lamp carbon
کربن لامپ قوسی
carbureted steel
پولاد کربن دار
carbon arc welding
جوشکاری با جرقه کربن
carboning a lamp
کربن گذاری لامپ
high carbon steel
فولاد با کربن زیاد
high carbon steel
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
hydro carbon
ترکیب هیدروژن و کربن
carbonate
بصورت کربن دراوردن
crater in positive carbon
گودی کربن مثبت
cored carbon
کربن هسته دار
hypercapnia
افزایش کربن اکسید در خون
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
carbon arc lead burning
جوش سرب با جرقه کربن
carbide
ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
ingot iron o.steel
فولاد کربن گیری شده
ethylene
هیدرو کربن اشباع نشده
carbohydrates
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrate
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
gutta percha
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
dry ice
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
anthracite
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
nitralloy
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
hyperventilation
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
carbon tracking
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
carbon steel
فولاد کربن یا فولاد سخت
Fustat rug
فرش فسطاط
[فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com