English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (8 milliseconds)
English Persian
radiocarbon کربن 41
Search result with all words
carbohydrate ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrates ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
anthracite زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
carbon dioxide دی اکسید کربن
carbon کربن
carbon monoxide منواکسید کربن
acetylenic carbon کربن استیلنی
activated carbon کربن فعال شده
activated charcoal کربن فعال شده
active carbon کربن فعال
anomeric carbon کربن انومری
arc lamp carbon کربن لامپ قوسی
asymmetric carbon کربن بی تقارن
cabonic حاصل از کربن
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
carbinol carbon کربن کربینول
carbon arc lead burning جوش سرب با جرقه کربن
carbon arc welding جوشکاری با جرقه کربن
carbon arcwelding جوش قوسی بوسیله کربن
carbon cycle سیکل کربن
carbon deposite لایه کربن
carbon fixed کربن ثابت
carbon free کربن ازاد
carbon holder پایه کربن
carbon steel فولاد کربن یا فولاد سخت
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
carbonaceous کربن دار
carbonate بصورت کربن دراوردن
carboning a lamp کربن گذاری لامپ
carbonize کربن سازی
carbureted steel پولاد کربن دار
carburization ترکیب با کربن
cored carbon کربن هسته دار
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
decarburization کربن گیری
decarburize کربن گرفتن
decarburizing گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
dry ice یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
ethylene هیدرو کربن اشباع نشده
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
high carbon steel فولاد با کربن زیاد
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
hydro carbon ترکیب هیدروژن و کربن
hypercapnia افزایش کربن اکسید در خون
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
ingot iron o.steel فولاد کربن گیری شده
invar کربن
iron carbon alloy الیاژ اهن و کربن
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
plain carbon steel فولاد کربن غیرالیاژی
primary carbon کربن 1 درجه
primary carbon کربن نوع اول
recarburize کربن گیری مجدد
recarburizer کربن دهنده
secondary carbon کربن 2 درجه
secondary carbon کربن نوع دوم
surface decarburization کربن گیری سطحی
tertiary carbon کربن 3 درجه
tertiary carbon کربن نوع سوم
ultra high carbon steels فولادهای فرا- پر- کربن
CFC مخفف کلروفلورو کربن
CFCs مخفف کلروفلورو کربن
radiocarbon کربن پرتوزا
Fustat rug فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
to trap something [e.g. carbon dioxide] چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com