English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
English Persian
carboxyl terminus کربوکسیل انتهایی
Other Matches
carboxylation کربوکسیل دار کردن کربوکسیل دار شدن
decarboxylation کربوکسیل زدایی
distal انتهایی
terminable انتهایی
terminals انتهایی
terminative انتهایی
terminal انتهایی
extreme انتهایی
end value ارزش انتهایی
end plate صفحه انتهایی
acrospore هاگ انتهایی
end organ اندام انتهایی
amine terminus امین انتهایی
end office دفتر انتهایی
butt rib تیغه انتهایی
extreme values مقادیر انتهایی
end brush تارهای انتهایی
end distortion اعوجاج انتهایی
half-figure پیکره انتهایی
foot score line خط امتیاز انتهایی
end group گروه انتهایی
end bulb جسمک انتهایی
finish تماس انتهایی
finishes تماس انتهایی
sagging تنش انتهایی
tail end قسمت انتهایی
preterminal پیش انتهایی
end link حلقه انتهایی
n terminal amino acid امینو اسید -N انتهایی
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
tailpipe لوله انتهایی اگزوز
base line end station ایستگاه انتهایی خط مبنا
acrocyanosis کبودی اندامهای انتهایی
acromegaly درشتی اندامهای انتهایی
acromegalia درشتی اندامهای انتهایی
acroan بی حسی اندامهای انتهایی
toe گوشه انتهایی قنداق تفنگ
toes گوشه انتهایی قنداق تفنگ
acroesthesia افزایش حساسیت اعضای انتهایی
manus دست حیوان قسمت انتهایی
acroparesthesia نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
end zone منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
curved weft [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
manager نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
pingpong جایگرینی دو یا چند دستگاه ذخیره بنحوی که که پردازش بتواند روی یک مجموعه فایل انتهایی صورت گیرد
managers نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com