English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
soporiferous کرخت کننده
Other Matches
numb کرخت
insensitivity کرخت
soporific کرخت
insensitive کرخت
numbed کرخت
numbs کرخت
etherize بااتر بیهوش کردن کرخت کردن
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
tracker پی کننده
trackers پی کننده
fillet پر کننده
filleted پر کننده
renunciant رد کننده
abjurer or abjuror کننده
whisperer پچ پچ کننده
squelcher له کننده
bidder کننده
bender خم کننده
repudiationist رد کننده
attenuant اب کننده
deletive حک کننده
mitigatory کم کننده
mitigative کم کننده
bidders کننده
prater پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
bandwidth یچ کننده
benders خم کننده
deflective کج کننده
squasher له کننده
fillets پر کننده
refutatory رد کننده
refutative رد کننده
refuser رد کننده
filleting پر کننده
commulator یک سو کننده
filler پر کننده
skittish رم کننده
jaberer پچ پچ کننده
thinner کم کننده
fizzy کف کننده
attacking تک کننده
rebutter رد کننده
spurner رد کننده
mauler له کننده
renunciant کننده
solver حل کننده
fluxing oil اب کننده
catterer پچ پچ کننده
puffer پف کننده
noncommittal رد کننده
ear-splitting کر کننده
syncopator غش کننده
solvents اب کننده
fillers پر کننده
doer کننده
doers کننده
percutient دق کننده
hoppers لی لی کننده
hopper لی لی کننده
mumbler من من کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
solvent اب کننده
crepitant خش خش کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
surfy کف کننده
sensor حس کننده
swooner غش کننده
crusher له کننده
evacuant تخلیه کننده
drear دلتنگ کننده
duellist دوئل کننده
evaporator تبخیر کننده
eversive خراب کننده
doubler دو برابر کننده
estimator تخمین کننده
dimissory مرخص کننده
divertive سرگرم کننده
estimator براورد کننده
easing out line طناب شل کننده
easing out line شاخه شل کننده
divertive منحرف کننده
digitizer رقمی کننده
dueller دوئل کننده
digger حفر کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com