English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
English Persian
issue کردار اولاد
issued کردار اولاد
issues کردار اولاد
Other Matches
family allowance معاش اولاد حق اولاد
offspring اولاد
progency اولاد
progeny اولاد
progeniture اولاد
posterity اولاد
issueless بی اولاد
impignorate اولاد
descendants اولاد
childless بی اولاد
slips اولاد
olive branch اولاد
slipped اولاد
slip اولاد
philoprogenitive علاقمند به اولاد
philoprogenitive اولاد پرست
endowment for descendants وقف بر اولاد
adamite اولاد ادم
descendent اولاد زادگان
primipara دارای یک اولاد
primiparous دارای یک اولاد
descendant اولاد زادگان
breeds اولاد اعقاب
breed اولاد اعقاب
actions کردار
conducted کردار
conduct کردار
conation کردار
action کردار
deed کردار
exploit کردار
exploiting کردار
acted کردار
karma کردار
conducts کردار
conducting کردار
exploits کردار
act کردار
deeds کردار
to die without issue بدون اولاد مردن
seeds اولاد تخم اوری
seed اولاد تخم اوری
economic behaviour کردار اقتصادی
ethology کردار شناسی
ethologist کردار شناس
gast وحشت جانور بدون اولاد
prolicide کشتن اولاد بچه کشی
iniquitous deeds کردار زشت یا شریرانه
jest کردار طعنه زدن
jests کردار طعنه زدن
homogonous تولید کننده اولاد شبیه به والدین
amnestic apraxia کردار پریشی یاد زدایشی
Actions speak louder than words . دو صد گفته چونیم کردار نیست
well doing نیکو کار درست کردار
salic law محرومیت اولاد اناث از توارث تاج وتخت
to suit the action to the word کردار راباگفتاروفق دادن گفتن وکردن
gaffe اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
faux pas اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
action speaks louder than words <proverb> دو صد گفته چون نیم کردار نیست
embarrassing blunder اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing clanger [British E] اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
mind your p's and qs در گفتار و کردار خود بهوش باشید
deat benefit وفیفه یا پولی که کارفرمابعیال و اولاد کارگر متوفی میدهد
to change somebody's ways رفتار و کردار کسی را کاملا تغییر دادن
deed در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
deeds در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
game theory این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com