Dictiornary-Farsi | کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
oleomargarine	کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند


Other Matches

meat safe	قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
rissoles	کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
rissole	کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
salami	گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
to provoke somebody until a row breaks out <idiom>	کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
noncompatibility	دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system	سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor	تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb>	برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mocks	تقلیدی
epigonous	تقلیدی
mimetic	تقلیدی
mock	تقلیدی
epigonic	تقلیدی
simulative	تقلیدی
mocking	تقلیدی
imitative	تقلیدی
mocked	تقلیدی
pomace	گوشت سیب گوشت میوه
margarine	کره تقلیدی
imitative arts	هنرهای تقلیدی
immitation effect	اثر تقلیدی
margarin	کره تقلیدی
imitative words	واژههای تقلیدی
onomatopoeia	تسمیه تقلیدی صداواژه
imitations	چیز تقلیدی بدلی
imitation	چیز تقلیدی بدلی
inimitability	غیر قابل تقلیدی
collision detection	پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
club steak	قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
mimics	مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimicking	مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
echoism	نام گذاری به تقلیدصدا تسمیه تقلیدی
mimicked	مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
onomatopoeic	به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
mimic	مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
MMU	مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD	پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
companding	دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
Lambalo	لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
granulation tissue	گوشت نو
flesh and blood	گوشت
meat	گوشت
viand	گوشت
flesh	گوشت
meats	گوشت
brawn	گوشت
flesh-and-blood	گوشت
basting	گوشت
pulpless	بی گوشت
preserved meat	گوشت
proud flesh	گوشت نو
french chop	گوشت دنده
pork	گوشت خوک
sirloin	گوشت راسته
gambrel	قلاب گوشت
sirloins	گوشت راسته
gravy	شیره گوشت
spareribs	گوشت دنده
fruit pulp	گوشت میوه
pot roast	گوشت اب پزشده
carrion	گوشت گندیده
pot roasts	گوشت اب پزشده
blowfly	مگس گوشت
fuzz ball	گوشت زیادی
beef tea	جوهریاشیره گوشت
haslet	گوشت کبابی
ham	گوشت ران
top round	گوشت کبابی
butchery business	گوشت فروشی
venison	گوشت گوزن
green meat	گوشت کهنه
carnification	گوشت سازی
pancreas	خوش گوشت
carnosity	گوشت زیاد
carneous	گوشت مانند
caruncle	گوشت پاره
meat fly	مگس گوشت
shoulder	گوشت سردست
diastasc	اب خوش گوشت
white meat	گوشت سفید
horseflesh	گوشت اسب
beefy	گوشت الو
emaciated	گوشت رفته
the pulp of an apple	گوشت سیب
chopping board	تختهسبزیو گوشت
outgrowth	گوشت زیادی
consomme	اب گوشت تنگاب
meaty	گوشت دار
meatiest	گوشت دار
meatier	گوشت دار
rib	گوشت دنده
veal	گوشت گوساله
minces	گوشت قیمه
mince	گوشت قیمه
dripping	چکیده گوشت
luncheon meat	گوشت ساندویچی
surloin	گوشت مازه
leg	گوشت ران
pancreases	خوش گوشت
chop	گوشت دنده
lambs	گوشت بره
lamb	گوشت بره
chop	گوشت کتلت
flab	گوشت شل و آویزان
fleshmonger	گوشت فروش
flesher	گوشت فروش
flesh hook	قلاب گوشت کش
beef	گوشت گاو
beefed up	گوشت گاو
flash hook	قلاب گوشت
flab	گوشت اضافی
grill	گوشت کباب کن
grilling	گوشت کباب کن
grills	گوشت کباب کن
collop	برش گوشت
leal meat	گوشت لخم
mangler	گوشت خرد کن
sarcophagous	گوشت خوار
murrain	گوشت مرده
killcalf	گوشت فروش
goose	گوشت غاز
stringer	چنگک گوشت
lappet	گوشت اویخته
lenten	بی گوشت لاغر
meatman	گوشت فروش
shins	گوشت قلم پا
pemican	گوشت خشکانده
pemmican	گوشت خشکانده
mutton	گوشت گوسفند
red meat	گوشت گاووگوسفند
masher	گوشت کوب
pulpous	گوشت دار
brisket	گوشت سینه
shin	گوشت قلم پا
incarnant	گوشت نو اور
stringers	چنگک گوشت
luncheon meat	گوشت پیش آماد
Scotch egg	تخم مرغ آب پز و گوشت
fries	گوشت سرخ کرده
luncheon meat	گوشت پخته و آماده
bullied	گردن کلفت گوشت
beefsteak	گوشت ران گاو
fricassees	راگوی گوشت پرنده
fricassee	راگوی گوشت پرنده
cold cuts	گوشت پخته سرد
pie	کلوچه گوشت پیچ
pies	کلوچه گوشت پیچ
foreshank	گوشت ساق گاو
masticator	چرخ گوشت خردکنی
bullying	گردن کلفت گوشت
bully	گردن کلفت گوشت
bullies	گردن کلفت گوشت
lob	گوشت یا پوست اویخته
fry	گوشت سرخ کرده
frying	گوشت سرخ کرده
fry	سرخ کردن [گوشت]
steaks	باریکه گوشت کبابی
Her flesh is flabby.	گوشت بدنش شل است
steak	باریکه گوشت کبابی
omophagia	گوشت خام خوری
omophagous	گوشت خام خور
grating	گوشت ریز ساینده
gratings	گوشت ریز ساینده
pareve	بدون گوشت وشیر
haunches	گوشت ران وگرده
haunch	گوشت ران وگرده
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
meat tea	چایی یا عصرانه با گوشت
Firm muscles ( flesh ) .	عضلات (گوشت ) محکم
roast beef	گوشت گاوکباب شده
putrid flesh	گوشت گندیده یا بو گرفته
ecchymosis	کبودشدگی گوشت از کوفتگی
Frozen meat ( food ) .	گوشت ( غذای ) یخ زده
collop	تکه کوچک گوشت
cicatrize	گوشت نو بالا اوردن
tenderloin	گوشت پشت مازو
parve	بدون گوشت وشیر
omophagic	گوشت خام خور
outgrwth	برامدگی گوشت زیادی
mince pie	کلوچه گوشت دار
short ribs	گوشت با استخوان دنده
mince pies	کلوچه گوشت دار
growth	گوشت زیادی تومور
sirloins	گوشت کمرگوسفند یا خوک
gobbet	تکه گوشت خام
sirloin	گوشت کمرگوسفند یا خوک
gobbets	تکه گوشت خام
beef steak	گوشت ران گاو
carunculate	دارای گوشت پاره
westphalian ham	گوشت دودزده خوک
abscission	قطع پوست و گوشت
ball of toe	گوشت زیر پنجه پا
growths	گوشت زیادی تومور
granulet	گوشت نوبالا اورده
pork butcher	گوشت خوک فروش
mincemeat	گوشت قیمه شده
broiled meat	گوشت سرخ کرده