English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
two demensional chromatography کروماتوگرافی دو بعدی
Other Matches
projecting تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
chromatography کروماتوگرافی
ascending chromatography کروماتوگرافی صعودی
ionic chromatography کروماتوگرافی یونی
one way chromatography کروماتوگرافی یکطرفه
paper chromatography کروماتوگرافی کاغذی
partition chromatography کروماتوگرافی تقسیمی
gel permeation chromatography کروماتوگرافی ژل تراوا
gel filtration کروماتوگرافی ژل تراوا
two chromatography کروماتوگرافی دو طرفه
gas chromatography کروماتوگرافی گازی
descending chromatography کروماتوگرافی نزولی
absorbent chromatography کروماتوگرافی جذبی
column chromatography کروماتوگرافی ستونی
chromatographic column ستون کروماتوگرافی
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
gas liquid partitions chromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
gas solid chromatography کروماتوگرافی گاز- جامد
gas liquid chromatography کروماتوگرافی مایع گاز
countercurrent chromatography کروماتوگرافی جریان مخالف
ion exchange chromatography کروماتوگرافی تبادل یونی
thin layer chromatography کروماتوگرافی لایه نازک
supercritical fluid chromatography کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
g.l.c. gas-liquidchromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
s.f.c chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
supercritical fluid chromatography/mass spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
s.f.c/m.s mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
l.l.c liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
two dimensional دو بعدی
tridimensional سه بعدی
one dimentional یک بعدی
one dimentional تک بعدی
three-dimensional سه بعدی
solid سه بعدی
solids سه بعدی
ulterior بعدی
puisne بعدی
serotine بعدی
three dimensional سه بعدی
three dimentional سه بعدی
unidimensional یک بعدی
second thoughts بعدی
further بعدی
furthering بعدی
furthers بعدی
subsequent بعدی
spatial سه بعدی
future بعدی
cubical سه بعدی
succeeding بعدی
unidimensional تک بعدی
two-dimensional دو بعدی
furthered بعدی
follow up اماد بعدی
n cube مکعب N بعدی
multidimentional چند بعدی
aftereffect اثر بعدی
follow up اقدامات بعدی
deep space فضای سه بعدی
solid geometry هندسه سه بعدی
space frame قاب سه بعدی
stereognosis ادراک سه بعدی
follow up supply اماد بعدی
multidimensional چند بعدی
holographic image نمایی از شی سه بعدی
t' other نفر بعدی
versatile چند بعدی
hologram تصویر سه بعدی
holograms تصویر سه بعدی
aftertaste لذت بعدی
aftertastes لذت بعدی
one dimensional array ارایه یک بعدی
feeder report گزارشات بعدی
latter day روز بعدی
four dimensional چهار بعدی
two dimensional array ارایه دو بعدی
tother بعدی دیگر
tother نفر بعدی
two dimensional lattice شبکه دو بعدی
after-effects تاثیر بعدی
after-effect تاثیر بعدی
three dimensional lattice شبکه سه بعدی
three dimensional polymer بسپار سه بعدی
three dimentional array ارایه سه بعدی
unidimensionality یک بعدی بودن
immediate destination مقصد بعدی
triaxial test ازمایش سه بعدی
tridimensionality حالت سه بعدی
t' other بعدی دیگر
succeeding generation نسل بعدی
dosseret بلوک سه بعدی
illusiansm نقاشی سه بعدی
stereoscopic vision دید سه بعدی
stereoscope سه بعدی نما
3D analysis آنالیز سه بعدی
aftermath عواقب بعدی
3D analysis بررسی سه بعدی
subsere توالی بعدی
liquid liquid chromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
depth quening سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
ulterior plans تدابیر اجل بعدی
isometric Projection [نقشه هم اندازه سه بعدی]
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
increment حرکت به محل بعدی
afterimage تصویر بعدی چیزی
aftereffect اثر بعدی داور
increments حرکت به محل بعدی
color solid سه بعدی رنگ نما
second best نفر بعدی درجه دو
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
flat فایل دو بعدی از داده ها
flattest فایل دو بعدی از داده ها
perspective space نمایش فضای سه بعدی
second-best نفر بعدی درجه دو
post indexing شاخص گذاری بعدی
three dimentional spreadsheet صفحه گسترده سه بعدی
post indexing فهرست سازی بعدی
space time دستگاه چهار بعدی
next state function تابع حالت بعدی
generic نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
reticulated دارای شبکه سه بعدی فریف
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
perspective دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
three-dimensional space فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
perspectives دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
rain check نوید یا قول دعوت بعدی
solid angle زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
multidimensional دارای خصوصیت چند بعدی
her next was a merchant شوهر بعدی وی بازرگان بود
z axis بردار عمق در گراف سه بعدی
afterborn زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
solid سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
fogging برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
contour template مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
soft return فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
damping factor نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
solids سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
operation دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
posthypnotic ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
stereophotography عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
umlaut ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
on گویی که هدف ضربه بعدی است
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
photogene انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
I'm looking forward to your next email. من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
avalanche عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
geometry and rendering مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
array آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
shift forward انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
fetch دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetched دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
arrays آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
fetches دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
avalanches عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
paraboloid شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
When is the next train to Oxford? چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
dispatch انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
formed دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
multiple نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
newest حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new- حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
despatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
hidden فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
counter ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
link لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
countering ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
chaining ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
ball is in your court <idiom> [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
countered ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
forms دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
cull مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
succeeding spot نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
marring ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
horizontal حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
store ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
shift کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
culled مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culling مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
peremptory undertaking تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
mar ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
propagating خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com