Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (6 milliseconds)
English
Persian
gas solid chromatography
کروماتوگرافی گاز- جامد
Other Matches
chromatography
کروماتوگرافی
gas chromatography
کروماتوگرافی گازی
partition chromatography
کروماتوگرافی تقسیمی
gel filtration
کروماتوگرافی ژل تراوا
gel permeation chromatography
کروماتوگرافی ژل تراوا
descending chromatography
کروماتوگرافی نزولی
ionic chromatography
کروماتوگرافی یونی
column chromatography
کروماتوگرافی ستونی
two chromatography
کروماتوگرافی دو طرفه
two demensional chromatography
کروماتوگرافی دو بعدی
chromatographic column
ستون کروماتوگرافی
ascending chromatography
کروماتوگرافی صعودی
absorbent chromatography
کروماتوگرافی جذبی
one way chromatography
کروماتوگرافی یکطرفه
paper chromatography
کروماتوگرافی کاغذی
countercurrent chromatography
کروماتوگرافی جریان مخالف
gas liquid chromatography
کروماتوگرافی مایع گاز
gas liquid partitions chromatography
کروماتوگرافی گاز- مایع
ion exchange chromatography
کروماتوگرافی تبادل یونی
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
supercritical fluid chromatography
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
g.l.c.
gas-liquidchromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
s.f.c
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
supercritical fluid chromatography/mass
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
s.f.c/m.s
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
illiquid
جامد
heavyset
جامد
exanimate
جامد
massy
جامد
solid
جامد
inorganic
جامد
solids
جامد
robustly
جامد یا
robust
جامد یا
rigid
جامد
sediment discharge
بده جامد
semisolid
نیمه جامد
discharge of solids
بده جامد
soild solution
محلول جامد
monoatomic solid
جامد تک اتمی
paraffin wax
پارافین جامد
monohydrate
جامد تک ابه
solid fuel
سوخت جامد
solid propellant
سوخت جامد
thickened fuel
سوخت جامد
soild state
حالت جامد
crystalin solid
جامد متبلور
solidify
جامد کردن
solidifying
جامد کردن
solidifies
جامد کردن
solidification
تبدیل به جامد
solidified
جامد کردن
solid state
حالت جامد
solid solution
محلول جامد
insensitivity
جامد کساد
solidly
بطور جامد
concretion
جامد شدن
insensitive
جامد کساد
solid state physics
فیزیک حالت جامد
solid state diffusion
پخش حالت جامد
solid state device
دستگاه حالت جامد
precipitate electrode
الکترود حالت جامد
solid state component
مولفهء حالت جامد
soild state electrode
الکترود حالت جامد
solid state circuitry
مدارات حالت جامد
solid state cartridge
کارتریج حالت جامد
substitutional solid solution
محلول جامد جانشینی
solids press down
اجسام جامد سوی
solid support
تکیه گاه جامد
concretely
بطور محکم یا جامد
exploded view
شرحی از یک ساختمان جامد
solids
ماده جامد سفت
adamant
جسم جامد و سخت
adamantly
جسم جامد و سخت
solidified
جامد کردن یا شدن
solidifies
جامد کردن یا شدن
solidify
جامد کردن یا شدن
solidifying
جامد کردن یا شدن
solid
ماده جامد سفت
harden
تبدیل به جسم جامد کردن
pentahedron
جسم جامد پنج وجهی
solid-state laser
لیزر حالت جامد
[فیزیک]
hardens
تبدیل به جسم جامد کردن
restrictor
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
solid looking
دارای قیافه جامد وبیروح
three-dimensional
و بنابراین به نظر جامد می آید
wham
صدای بهم خوردن اجسام جامد
stereography
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
l.l.c
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
coanda effect
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
cure time
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
hall effect
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
adsorption
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
aerosol
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosols
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terrier
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
cartridge
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridges
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
volumetric loading/density
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
boost rocket
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
wire frame model
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
chemisorption
پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
regression rate
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
age hardening
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
liquid liquid chromatography
کروماتوگرافی مایع- مایع
migration
حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
charges
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
brinell hardness
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com