English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
lanugo کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
Other Matches
herd book نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
by con. مفهوم مخالف ان جنین میشود
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
abortionists کسی که موجب سقط جنین میشود
ghost نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghosts نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
it is of frequent بسیار دیده میشود
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
propylite یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
oestrual در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
bird's eye views منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye view منظرهای که از بلندی دیده میشود
visually آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
visuals آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
LSD لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
this word occurs in gulistan p این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
fog dog روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
phosphene حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
many اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
dual دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
keloid or cheloid یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
iguanodon سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
addax یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
average clause عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
rill erosion این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lags زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
colony گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
renumber خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
viruses هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
virus هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
certificate of damage تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
postscripts زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
lanose کرکی
cottony کرکی
tomentulose کرکی
fluffy کرکی
flannelette کرکی
fuzzy کرکی
flocculent کرکی
shagginess کرکی
flocculous کرکی
flocky کرکی
villous کرکی
villiform کرکی
fuzziest کرکی
fuzzier کرکی
plumy شبیه پر کرکی
downiness حالت کرکی
fluffiness خاصیت کرکی
woolie عرق گیر کرکی
wooly عرق گیر کرکی
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
villiform دارای ریشههای کرکی و مخملی
aborticide دوای جنین کش دوای سقط جنین
fuzz ریش تازه جوان کرکی شدن
flocculose مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
certain برخی
several برخی از
cretain برخی
some برخی
chrysalis جنین
fetus جنین
afterbirth جنین
germs جنین
germ جنین
chrysalises جنین
foetus جنین
fetuses جنین
foetuses جنین
embryos جنین
embryo جنین
scundine quid از برخی جهات
fetal وابسته به جنین
feticide سقط جنین
feticide کشتن جنین
foeticide جنین کشی
aborticide جنین کشی
foeticide اسقاط جنین
foaticide سقط جنین
wheatgerm جنین گندم
foaticide جنین کشی
aborsement سقط جنین
abortment سقط جنین
implacental بی جفت جنین
miscarriages سقط جنین
ecbolic جنین انداز
embryogen پیدایش جنین
abortion سقط جنین
miscarriage سقط جنین
foetation تشکیل جنین
abortion اسقاط جنین
to have a miscarriage جنین افگندن
blood money of an unborn child دیه جنین
embryogen تشکیل جنین
embryogeny پیدایش جنین
mola جنین کاذب
abortive foatus جنین ساقط
secundine جفت جنین
miscarried جنین ساقط
abortions اسقاط جنین
embryogeny تشکیل جنین
abortions سقط جنین
attribute در برخی سیستم عامل ها
source خصوصیت برخی bridge ها که
attributes در برخی سیستم عامل ها
attributing در برخی سیستم عامل ها
On certain considerations . طبق برخی ملاحظات
placental وابسته به جفت جنین
malposition جابجا شدگی جنین
malposition حالت غیرطبیعی جنین
mesoblast میان پوست جنین
hypoblast غشاء داخلی جنین
abortive foetus جنین سقط شده
abortionists سقط جنین کننده
placentas جفت جنین مشیمه
placenta جفت جنین مشیمه
chorion پرده بیرونی جنین
chorion مشیمه خارجی جنین
embryotomy تشریح جنین درزهدان
abortionist سقط جنین کننده
abortive medicines ادویه مسقط جنین
aplacental فاقد جفت جنین
ARQ قابل استفاده در برخی مودم ها
glue sniffing بو کردن برخی از انواع چسب
O.K. در برخی سیستم ها به کار می رود
faunology جانوران
fuzz ریش ریش شدن کرکی کردن
mesoblast لایه جرثومه میانی جنین
miscarriage سقط جنین غیر عمدی
amnion مشیمه پردهء دور جنین
yolk sac کیسه زرده دورتادور جنین
eventration جنین بی شکم یابی روده
miscarriages سقط جنین غیر عمدی
placentation پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
embryos جنین کمتر از هشت هفته
embryo جنین کمتر از هشت هفته
landgravine لقب برخی از شاهزادگان المانی است
podesta رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
Some friends who shall be nameless. برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
lights ریه جانوران
bimana جانوران دودست
animal kingdom جهان جانوران
menageries نمایشگاه جانوران
acephali جانوران بیسر
menagerie نمایشگاه جانوران
animalist پیکرنمای جانوران
zooplankton جانوران شناور
animality زندگی جانوران
arachnida جانوران عنکبوتی
faunistic وابسته به جانوران
animals kingdom جهان جانوران
implacentalia جانوران بی جفت
invertebrata جانوران بی مهره
faunae مربوط به جانوران
faunis الهه جانوران
zoodvnamics فیزیولوژی جانوران
kit بچه جانوران
kits بچه جانوران
vermin جانوران موذی
halobiont جانوران اب شور
herbivora جانوران علفخوار
conceptions لقاح تخم وشروع رشد جنین
conception لقاح تخم وشروع رشد جنین
teratology مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
foetus جنین بیش از هشت هفته حمل
foetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
embryoctony ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
fetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
Brits نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
Brit نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
oestrum شهوت ومستی جانوران
instincts هوش طبیعی جانوران
zootaxy طبقه بندی جانوران
biosystematic رده بندی جانوران
clawing سرپنجه جانوران ناخن
to water [horses, cattle, etc.] آب دادن [به جانوران بومی]
king of beasts پادشان جانوران :شیر
pachyder mata جانوران پوست کلفت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com