English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
collar کسب اسان امتیاز ضربه
collars کسب اسان امتیاز ضربه
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
lollipop ضربه اسان
lollipops ضربه اسان
kickable اسان برای ضربه زدن با پا
setup توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
bogies گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
off break کسب امتیاز معینی در ضربه به سمت راست
rugby point 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
split the uprights امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
cushier اسان
facile اسان
straightforward اسان
easier اسان
easy اسان
simple اسان
simpler اسان
simplest اسان
duck soup اسان
easiest اسان
cushiest اسان
eath اسان
easygoing اسان
potties اسان
potty اسان
degage اسان
cushy اسان
to sweep past اسان رفتن
soft loan وام اسان
permissiveness اسان گیری
soft loans وام اسان
easygoing اسان گیر
light handed اسان راحت
facilitating اسان کردن
facilitates اسان کردن
easiest پاس اسان
permissive اسان گیر
laxity اسان گیری
to roll by اسان رفتن
to ease off اسان شدن
easier پاس اسان
to roll on اسان رفتن
lenient اسان گیر
facilitated اسان کردن
easy پاس اسان
facilitate اسان کردن
euthanasia مرگ اسان
cushily اسان وبی دردسر
happy go lucky اسان گذران بیمار
royal road اسان ترین راه
glides سریدن اسان رفتن
in orders to make it easiter برای اسان تر کردن ان
to take it easy کار را اسان گرفتن
leniency اسان گیری ارفاق
duck soup کار اسان وسهل
glide سریدن اسان رفتن
glided سریدن اسان رفتن
laughter مسابقه اسان برای بردن
it promisews to be easy چنین مینماید که اسان است
chippie پرتاب اسان از زیر سبد
mobility انتقال اسان منابع تولید
it promisews to be easy امید میرود اسان باشد
in orders that it may beeasier برای اینکه اسان تر شود
it is very easily done بسیار اسان انجام میگیرد
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
holeable گوی اسان برای به سوراخ انداختن
nothing great is easy هیچ کاری بزرگی اسان نیست
pie alley مسیر اسان برای گوی اندازی
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
friendliness میزان اسان بودن کار باکامپیوتر یا برنامه
pick a cherry ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
break the wind در نتیجه کنارزدن هوا کارنفر پشت سر را اسان کردن
cheesecakes مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
cheesecake مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
pedrail اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
setl زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
ten key pad مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
smalltalk یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
pre eminence امتیاز
francs امتیاز
franc امتیاز
prominency امتیاز
franchise امتیاز
prominence امتیاز
franchises امتیاز
charters امتیاز
run یک امتیاز
ads امتیاز
runs یک امتیاز
chartered امتیاز
ad امتیاز
charter امتیاز
distinctions امتیاز
distinction امتیاز
scorelines خط امتیاز
plus امتیاز
priviege امتیاز
scoreless بی امتیاز
chartering امتیاز
act of grace امتیاز
leases امتیاز
lease امتیاز
exclusiveness امتیاز
credited امتیاز
privilege امتیاز
score امتیاز
scored امتیاز
scores امتیاز
pas امتیاز
licenses امتیاز
licences امتیاز
licence امتیاز
rectums امتیاز
rectum امتیاز
concession امتیاز
scoreline خط امتیاز
prerogative امتیاز
concessions امتیاز
point امتیاز
advantage امتیاز
prerogatives امتیاز
pre-eminence امتیاز
upper hand امتیاز
credit امتیاز
royalties حق امتیاز
credits امتیاز
crediting امتیاز
royalty حق امتیاز
game bird یک امتیاز
licence owner صاحب امتیاز
odd امتیاز دادن
privileged امتیاز دار
match point اخرین امتیاز
convert امتیاز گرفتن
converts امتیاز گرفتن
converting امتیاز گرفتن
converted امتیاز گرفتن
perfect score امتیاز کامل
match points اخرین امتیاز
odder امتیاز دادن
privileged دارای امتیاز
oddest امتیاز دادن
preferential امتیاز دهنده
maritime lien امتیاز دریایی
law of advantage قانون امتیاز
precedency امتیاز سابقه
magna cum laude با امتیاز زیاد
outpoint برنده با امتیاز
double figures امتیاز دو رقمی
grantee صاحب امتیاز
loss on points باخت با امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
prerogative حق یا امتیاز ویژه
prerogatives حق یا امتیاز ویژه
patents امتیاز نامه
headstart امتیاز در شروع
precedence امتیاز سابقه
win on points پیروزی با امتیاز
game point امتیاز پایانی
loved امتیاز صفر
field privilege امتیاز فیلد
patent امتیاز نامه
go-ahead امتیاز برتر
patented امتیاز نامه
patenting امتیاز نامه
love امتیاز صفر
loves امتیاز صفر
differentia وجه امتیاز
set point اخرین امتیاز
insurance امتیاز مطمئن
worst- امتیاز اوردن
worst امتیاز اوردن
chalk up کسب امتیاز
scoreless بدون امتیاز
decision برنده با امتیاز
score sheet برگ امتیاز
concessionary agreement امتیاز نامه
decisions برنده با امتیاز
concession deed امتیاز نامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com