English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
Other Matches
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
upperclassman کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
orthoepist درست تلفظ کن
orthoepy فن درست تلفظ کردن
orthoepic وابسته به تلفظ درست
melodramatist کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
neptunist کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
she sings f.well نسبتاخوب میخواند
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
coloraturas خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloratura خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
parbasis سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
valedictorian دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorians دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
temper درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
accented تلفظ
pronouncing تلفظ
accenting تلفظ
accents تلفظ
accent تلفظ
cacoepy تلفظ بد
pronunciation تلفظ
pronunciations تلفظ
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
pronounceable قابل تلفظ
enounce تلفظ کردن
tunes لحن تلفظ
enunciated تلفظ کردن
mispronunciations تلفظ نادرست
mispronunciation تلفظ نادرست
mispronunciation تلفظ غلط
mispronunciations تلفظ غلط
lam dacism تلفظ حرف
laissez aller تلفظ به فرانسه
tune لحن تلفظ
velarization تلفظ کامی
pronouncing تلفظ دار
pronounce تلفظ کردن
pronounces تلفظ کردن
vocalization تلفظ صوتی
enunciate تلفظ کردن
enunciates تلفظ کردن
mispronounciation تلفظ نادرست
enunciating تلفظ کردن
accentuating با تکیه تلفظ کردن
aspirate بانفس تلفظ کردن
cacology تلفظ یا انشاء غلط
aspirates بانفس تلفظ کردن
burring غلیظ تلفظ کردن
diction تلفظ واضح و روشن
anglicization تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
emphatic باقوت تلفظ شده
tolay street on باتکیه تلفظ کردن
phonics تلفظ وهجاهای کلمات
burrs غلیظ تلفظ کردن
enunciation تلفظ واضح و روشن
anglicizing بطرزانگلیسی تلفظ کردن
mispronounce غلط تلفظ کردن
mispronounced غلط تلفظ کردن
tonemic دارای تلفظ مشابه
mispronounces غلط تلفظ کردن
mispronouncing غلط تلفظ کردن
anglicised بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicises بطرزانگلیسی تلفظ کردن
aspirations تلفظ حرف H ازحلق
aspiration تلفظ حرف H ازحلق
intonations طرز قرائت تلفظ
intonation طرز قرائت تلفظ
anglicising بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicized بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicizes بطرزانگلیسی تلفظ کردن
enouce تلفظ کردن افهارکردن
burred غلیظ تلفظ کردن
emphasize باقوت تلفظ کردن
emphasized باقوت تلفظ کردن
emphasizes باقوت تلفظ کردن
sibilation تلفظ بشکل حرف " س "
jaw breaking دشوار برای تلفظ
lisping شل وسرزبانی تلفظ کردن
sigmatism تلفظ نادرست حرف " س "
well-spoken دارای تلفظ خوب
well spoken دارای تلفظ خوب
aspirating بانفس تلفظ کردن
emphasised باقوت تلفظ کردن
sibilate مانندحرف " س " تلفظ کردن
lisps شل وسرزبانی تلفظ کردن
sigmatismus lateralis تلفظ کناری حرف " س "
burr غلیظ تلفظ کردن
accentuates با تکیه تلفظ کردن
emphasises باقوت تلفظ کردن
accentuated با تکیه تلفظ کردن
emphasising باقوت تلفظ کردن
zee تلفظ امریکایی حرف Z
accentuate با تکیه تلفظ کردن
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
emphasizing باقوت تلفظ کردن
lisp شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisped شل وسرزبانی تلفظ کردن
intonate با لحن خاصی تلفظ کردن
lenis دارای تلفظ نرم رقیق
sigmatismus interdentalis تلفظ میان دندانی حرف " س "
velarize حروف را از کام تلفظ کردن
sigmatismus adentalis تلفظ روی دندانی حرف " س "
Your pronunciation is good. تلفظ شما خوب است.
vocalize تلفظ کردن تشکیل دادن
articulation تلفظ شمرده طرز گفتار
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
phonetics مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
diphthongize تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
slobbering تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbers تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobber تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
phonemics علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extend مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
jaw breaker سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
phonrtic drill مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
How do you pronounce [say] that [this] word? این واژه چه جور تلفظ می شود؟
rough breathing که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
slide تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
lection اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
smooth breathing که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
fortis دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
fricative تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
slides تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
labiovelar تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
toneme لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
aspirating حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirates حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
velarization تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
aspirate حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
labialism حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
transliteration نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
homonym کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
palatals حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
interdental consonant حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
blessed is he who کسیکه
whom کسیکه
gospeller کسیکه
one who کسیکه
dragman کسیکه
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
constructionist کسیکه قانون
minimalist کسیکه خرسنداست
long shot کسیکه درمسابقات
stalker کسیکه میخرامد
introspectionist کسیکه معتقد به
whomso بهر کسیکه
jogger کسیکه اهسته می دود
figurant کسیکه باجمع میرقصد
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com