English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
Other Matches
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
upperclassman کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
glistens جسته جسته برق زدن
glistening جسته جسته برق زدن
glistened جسته جسته برق زدن
glisten جسته جسته برق زدن
she sings f.well نسبتاخوب میخواند
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
coloraturas خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloratura خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
relief خط بر جسته
patchwork جسته گریخته
notables شخص بر جسته
relieves بر جسته ساختن
indent بر جسته کردن
indenting بر جسته کردن
indents بر جسته کردن
relieve بر جسته ساختن
relieving بر جسته ساختن
notable شخص بر جسته
parbasis سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
browse جسته گریخته عباراتی از کتاب خواندن
browsed جسته گریخته عباراتی از کتاب خواندن
browses جسته گریخته عباراتی از کتاب خواندن
valedictorian دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorians دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
ribbing ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
blessed is he who کسیکه
whom کسیکه
one who کسیکه
gospeller کسیکه
dragman کسیکه
whomso بهر کسیکه
stalker کسیکه میخرامد
minimalist کسیکه خرسنداست
constructionist کسیکه قانون
long shot کسیکه درمسابقات
introspectionist کسیکه معتقد به
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
jogger کسیکه اهسته می دود
figurant کسیکه باجمع میرقصد
joggers کسیکه اهسته می دود
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter کسیکه خرناس میکشد
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
misogynists کسیکه از زن بیزار است
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
wonder worker کسیکه معجزه میکند
misogynist کسیکه از زن بیزار است
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer کسیکه باخود حرف میزند
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
soliloquist کسیکه باخود حرف میزند
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller کسیکه لغت را هجی میکند
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
ortorian کسیکه شرکت در خواندن بنماید
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
contrapuntist کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
paperhanger کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist کسیکه قیاس نادرست میسازد
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
sandbagger کسیکه کیسه شن بکار برد
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
inductee کسیکه وارد خدمت شده
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
night walker کسیکه در خواب راه میرود
personator کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
revenant کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
pranksters کسیکه شوخی زننده کند
sitters کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
prankster کسیکه شوخی زننده کند
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
waxer کسیکه موم مالی میکند
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
autodidact کسیکه پیش خود میاموزد
sitter کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
progress chaser کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
whitener شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
prison bird کسیکه زندان خانه او شده است
prisoner at the bar کسیکه در نزد دادگاه متهم است
hylotheist کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjacks کسیکه الوار وتیر اره میکند
hemiplegic کسیکه نیم بدنش فلج است
head liner کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
heteroclite کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
pone کسیکه ورق بازی رابر میزند
wool stapler کسیکه تجارت پشم خام میکند
octoroon کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
moonlighter کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
loiterer کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertakers کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
irrepressible joy کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
jailŠetc کسیکه زندان خانه اوشده است
parroter کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
knobbler کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
landsman کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
my neighbour at dinner کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
would be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
canonist کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
demonstrationist کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
smatterer کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
colonists کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
death watch پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
end gatherer کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
dabster کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
bedder لله کسیکه بچه را خواب میکند
arsonist کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
the observed of all observers کسیکه توجه همه سوی اوست
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
color bearer کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
ambidexter کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
covenantee کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
loiters :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
would-be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
loiter :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
undertaker کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
lumberjack کسیکه الوار وتیر اره میکند
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
garreteer کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
loitered :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com