English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
gold washer کسیکه خاک زرداررابرای زرجویی میشوید لاوک خاکشویی
Other Matches
pan لاوک خاکشویی
pans لاوک خاکشویی
pan- لاوک خاکشویی
rocker لاوک خاکشویی کفش یخ بازی
rockers لاوک خاکشویی کفش یخ بازی
gold fever حرص زرجویی
you will become sick شما بیمار میشوید
elutriation خاکشویی
clay soaking pit خاکشویی
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
elutriate خاکشویی کردن
runner لاوک
runners لاوک
buddle لاوک
bins لاوک تغار
knop غنچه لاوک
bin لاوک تغار
drip pan لاوک قطرهای
kneading trough لاوک خمیرگیری
rooker لاوک خاک شویی
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
one who کسیکه
blessed is he who کسیکه
gospeller کسیکه
dragman کسیکه
whom کسیکه
whomso بهر کسیکه
long shot کسیکه درمسابقات
constructionist کسیکه قانون
introspectionist کسیکه معتقد به
stalker کسیکه میخرامد
minimalist کسیکه خرسنداست
jogger کسیکه اهسته می دود
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant کسیکه باجمع میرقصد
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
snorter کسیکه خرناس میکشد
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
joggers کسیکه اهسته می دود
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynist کسیکه از زن بیزار است
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynists کسیکه از زن بیزار است
wonder worker کسیکه معجزه میکند
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
soliloquizer کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist کسیکه باخود حرف میزند
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
contrapuntist کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
speller کسیکه لغت را هجی میکند
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
revenant کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
sandbagger کسیکه کیسه شن بکار برد
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
night walker کسیکه در خواب راه میرود
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
inductee کسیکه وارد خدمت شده
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
paralogist کسیکه قیاس نادرست میسازد
sitters کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
sitter کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
prankster کسیکه شوخی زننده کند
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
paradoxist کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
pranksters کسیکه شوخی زننده کند
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
waxer کسیکه موم مالی میکند
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
autodidact کسیکه پیش خود میاموزد
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
ortorian کسیکه شرکت در خواندن بنماید
pledger کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
personator کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
loiterer کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
landsman کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
knobbler کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
my neighbour at dinner کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
irrepressible joy کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
octoroon کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
pone کسیکه ورق بازی رابر میزند
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
prison bird کسیکه زندان خانه او شده است
jailŠetc کسیکه زندان خانه اوشده است
prisoner at the bar کسیکه در نزد دادگاه متهم است
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
hylotheist کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
parroter کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
progress chaser کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
knocker up کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
heteroclite کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
hemiplegic کسیکه نیم بدنش فلج است
head liner کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
moonlighter کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
wool stapler کسیکه تجارت پشم خام میکند
loitered :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiters :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
colonist کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonists کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
the observed of all observers کسیکه توجه همه سوی اوست
ambidexter کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
loiter :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
whitener شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks کسیکه الوار وتیر اره میکند
would be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would-be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
undertaker کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
arsonist کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
bedder لله کسیکه بچه را خواب میکند
canonist کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
death watch پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
demonstrationist کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
smatterer کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
end gatherer کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
garreteer کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
covenantee کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
dabster کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
color bearer کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
winnower کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
gatecrashers کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
gatecrasher کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com