Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
Search result with all words
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
Other Matches
negroidal
زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
conventionalist
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
croppy
کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
melodramatist
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
mestiza
کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
mestizo
کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
knight marshal
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
physiocrat
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
negrophobia
بیزاری از سیاهان
rumba
رقص سیاهان
negroid
وابسته به سیاهان
negrophilism
پشتی از سیاهان
rhumba
رقص سیاهان
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
framboesia
ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
gris gris
طلسم یا افسونی که اکثراتوسط سیاهان افریقااستعمال میشده است
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
gospeller
کسیکه
blessed is he who
کسیکه
one who
کسیکه
dragman
کسیکه
whom
کسیکه
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
whomso
بهر کسیکه
constructionist
کسیکه قانون
stalker
کسیکه میخرامد
minimalist
کسیکه خرسنداست
introspectionist
کسیکه معتقد به
long shot
کسیکه درمسابقات
jogger
کسیکه اهسته می دود
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
joggers
کسیکه اهسته می دود
snorter
کسیکه خرناس میکشد
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
waxer
کسیکه موم مالی میکند
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
the observed of all observers
کسیکه توجه همه سوی اوست
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
demonstrationist
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
my neighbour at dinner
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
undertaker
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
undertakers
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
malapropian
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
dabster
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
engrosser
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
canonist
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
would be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
loiterer
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadist
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
covenantee
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
color bearer
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
would-be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
dragsman
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
end gatherer
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
gainer
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
loitered
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
head liner
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
loitering
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
hemiplegic
کسیکه نیم بدنش فلج است
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
heteroclite
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
loiters
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
landsman
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
nonunion
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
irrepressible joy
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
ambidexter
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
free thinker
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
knocker up
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
progress chaser
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
jailŠetc
کسیکه زندان خانه اوشده است
prisoner at the bar
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
garreteer
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
arsonist
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
loiter
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
interpolator
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
bedder
لله کسیکه بچه را خواب میکند
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
undertaking
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistically
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
death watch
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com