Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
English
Persian
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
Other Matches
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
melodramatist
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
liter any executor
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
crammer
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
nympholept
کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
blessed is he who
کسیکه
one who
کسیکه
whom
کسیکه
gospeller
کسیکه
dragman
کسیکه
constructionist
کسیکه قانون
introspectionist
کسیکه معتقد به
whomso
بهر کسیکه
long shot
کسیکه درمسابقات
minimalist
کسیکه خرسنداست
stalker
کسیکه میخرامد
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
jogger
کسیکه اهسته می دود
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
joggers
کسیکه اهسته می دود
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
snorter
کسیکه خرناس میکشد
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
waxer
کسیکه موم مالی میکند
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
head liner
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
conventionalist
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
hemiplegic
کسیکه نیم بدنش فلج است
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
progress chaser
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
ambidexter
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
bedder
لله کسیکه بچه را خواب میکند
heteroclite
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
arsonist
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
hylotheist
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
parroter
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
canonist
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
pone
کسیکه ورق بازی رابر میزند
engrosser
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
end gatherer
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
loiter
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
dragsman
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
demonstrationist
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
loitering
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiters
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadist
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
dabster
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
color bearer
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
rock scorpion
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
prisoner at the bar
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
garreteer
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
covenantee
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
gainer
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
would-be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
would be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
free thinker
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
undertakers
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
prison bird
کسیکه زندان خانه او شده است
death watch
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
knocker up
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
the observed of all observers
کسیکه توجه همه سوی اوست
loiterer
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
irrepressible joy
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
malapropian
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
colonists
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
sadistically
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
undertaking
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
landsman
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
nonunion
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
jailŠetc
کسیکه زندان خانه اوشده است
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
interpolator
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
my neighbour at dinner
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
dipsomaniac
کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
diner out
کسیکه بیشتراوقات شام وناهارخودرابیرون ازخانه میخورد
trainbearer
کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
quarterfinalist
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
valetudinarian
کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
semifinalist
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
bookworm
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
ventriloquistic
کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
disseisee
کسیکه ازتصرف ملک خودمحروم شده است
disseisor
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
towhead
کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
perjurer
کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
wire dancer
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
winnower
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
epilogist
کسیکه درپایان بازی شعری بخواندیانطقی اداکند
second fiddle
کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
absolutist
کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
wine cooper
کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com