English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
Search result with all words
somnambulist کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
Other Matches
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
night walker کسیکه در خواب راه میرود
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
gatecrasher کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
gatecrashers کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
remittance man کسیکه بامید دریافت پول ازکسان خود بغربت میرود
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
dreamt درخواب دیدن
sleepwalk درخواب راه رفتن
sleepwalking درخواب راه رفتن
sleepwalks درخواب راه رفتن
somnambulistic وابسته به راهروی درخواب
sleepwalked درخواب راه رفتن
crimped پیچش وانقباض عضله درخواب
crimp پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps پیچش وانقباض عضله درخواب
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
To toss and turn. To roll over. از پهلو به پهلو غلتیدن (درخواب وغیره )
the train runs without a stop میرود
i had no idea he was going که او میرود
he is going میرود
if he goes اگر او میرود
the probability is احتمال میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
presumedly احتمال میرود
it wont wash اگرانرابشویندرنگش میرود
bleeder کسی که خونش میرود
in all probability احتمال کلی میرود
bleeders کسی که خونش میرود
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
it promisews to be easy امید میرود اسان باشد
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
grifter فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
indiaman کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
where does this road lead to این راه بکجا میرود
moviegoer کسی که اغلب به سینما میرود
saltigrade کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
cat burglar <idiom> دزدی که از دیوار بالا میرود
moviegoers کسی که اغلب به سینما میرود
Where does this road lead to? این جاده به کجا میرود؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
apostrophe که درموارد زیر بکار میرود
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
apostrophes که درموارد زیر بکار میرود
he made a show of goung چنان وانمودکردکه گویی میرود
such goods will sell very high اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
fuller's earth خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
chaperones شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
Which bus goes to the town centre? کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
playgoer ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
She will only date you if you ... او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
chaperons شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
lampron چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
companion hatchway راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
When is the bus to Pimlico? چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
lapboard تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
pneumatometer الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
companion ladder نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
lakh سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
it may be presumed that احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
day-trippers کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-tripper کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
chaperon شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
baby siphon سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
sneakers کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
sneaker کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
bay leaf برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
breaking point سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
he walks as if he were drunk چنان راه میرود که گویی مست است
crosse چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
toddy شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
wisha برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
toddies شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
parotid duct لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
dacoit راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
flag stones تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
inoculum مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
baseboard چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
balbriggan یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
aquaplane قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
propety man متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
gasogene مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
property master متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
hypodermic syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
jacana پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
mudflat زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
mudflats زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
nuggar بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
roller bandage نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
drier ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
kelvin tube لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
down پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
windlasses ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
serinette ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
in flagrante delicto شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
laniard طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
windlass ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
the smoking gun شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
mashy نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
thyratron پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
stop bath ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
dental floss نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
poetaster is pejorative word شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
gospeller کسیکه
blessed is he who کسیکه
one who کسیکه
dragman کسیکه
whom کسیکه
goggles عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
toluene مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
false work تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
jelutong ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
hundreds and thousands یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
froe ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
gluteus یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
long shot کسیکه درمسابقات
whomso بهر کسیکه
stalker کسیکه میخرامد
introspectionist کسیکه معتقد به
minimalist کسیکه خرسنداست
constructionist کسیکه قانون
vibrator منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
monochord الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
leno یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
bolsters کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
figurant کسیکه باجمع میرقصد
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
misogynist کسیکه از زن بیزار است
wonder worker کسیکه معجزه میکند
misogynists کسیکه از زن بیزار است
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
jogger کسیکه اهسته می دود
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
snorter کسیکه خرناس میکشد
joggers کسیکه اهسته می دود
ferryboats قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
rollpin پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
nitrobenzene ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
Sun Microsystems شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
hi فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
waxer کسیکه موم مالی میکند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
inductee کسیکه وارد خدمت شده
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com