Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
long shot
کسیکه درمسابقات
Other Matches
quarterfinal
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
nominate
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
Car no. 6 is leading.
اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
one who
کسیکه
whom
کسیکه
gospeller
کسیکه
dragman
کسیکه
blessed is he who
کسیکه
minimalist
کسیکه خرسنداست
constructionist
کسیکه قانون
introspectionist
کسیکه معتقد به
whomso
بهر کسیکه
stalker
کسیکه میخرامد
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
joggers
کسیکه اهسته می دود
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
snorter
کسیکه خرناس میکشد
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
jogger
کسیکه اهسته می دود
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
waxer
کسیکه موم مالی میکند
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
progress chaser
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
parroter
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
interpolator
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
hemiplegic
کسیکه نیم بدنش فلج است
heteroclite
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
malapropian
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
prison bird
کسیکه زندان خانه او شده است
head liner
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
prisoner at the bar
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
hylotheist
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
pone
کسیکه ورق بازی رابر میزند
irrepressible joy
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
would be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
rock scorpion
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
jailŠetc
کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
the observed of all observers
کسیکه توجه همه سوی اوست
landsman
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
loiterer
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
nonunion
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
end gatherer
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
sadist
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
would-be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
undertaker
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
dragsman
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
sadistically
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
colonists
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
demonstrationist
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
loiters
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiter
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertakers
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
death watch
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
gainer
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
canonist
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
garreteer
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
free thinker
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
undertaking
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
covenantee
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
conventionalist
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
arsonist
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
ambidexter
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
dabster
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
color bearer
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
bedder
لله کسیکه بچه را خواب میکند
ordinee
کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
casual poor
کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
nostradamus
کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
absolutist
کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
perjurer
کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
an incorrigible person
کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
poler
کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
panic monger
کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
wine cooper
کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
outpensioner
کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
pragamatist
کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
allottee
کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
circumnavigation
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
quarterfinalist
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
valetudinary
کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
ventriloquistic
کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
weisenheimer
کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com