English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
textualist کسیکه درنقل یا اقتباس عبارات چالاک است
Other Matches
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
metaphrast کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
italicism عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
she'll مخفف عبارات زیر will she shall she
parallelism ترادف عبارات اشتراک وجه
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
interpolates در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolated در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolating در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolate در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
flowerily چنانکه دارای عبارات پرصنعت یاتعارف امیزباشد
excerption اقتباس
derivations اقتباس
derivation اقتباس
adaption تطبیق اقتباس
adopts اقتباس کردن
adopting اقتباس کردن
adopt اقتباس کردن
adaptation تطبیق اقتباس
extracts اقتباس کردن
extracting اقتباس کردن
extracted اقتباس کردن
extract اقتباس کردن
extraction اقتباس اصل
adaptations تطبیق اقتباس
quotations اقتباس عبارت
quoteworthy قابل اقتباس
quotation اقتباس عبارت
adapt اقتباس کردن
spry چالاک
dextrous چالاک
adroit چالاک
mercurial چالاک
friskier چالاک
frisky چالاک
nippy چالاک
nattier چالاک
nattiest چالاک
natty چالاک
friskiest چالاک
dexterous چالاک
jimmies چالاک
jimmy چالاک
snack چالاک
snacks چالاک
peppy چالاک
feirie چالاک
vivaceous چالاک
it is a passage from gulistan اقتباس از گلستان است
snippel قطعه اقتباس شده
inverted commas نام این دو نشان که در سوی عبارات نقل قول شده می گذارند
jobs استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
conversions لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
job استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
nimbler چالاک زرنگ
vibrant پرطراوت و چالاک
lissom تاشو چالاک
sprightly سرزنده چالاک
liven چالاک شدن
niftier زیرک چالاک
niftiest زیرک چالاک
handier چابک چالاک
lissome تاشو چالاک
nimble چالاک زرنگ
nifty زیرک چالاک
handiest چابک چالاک
pawky مکار چالاک
nimblest چالاک زرنگ
volitant چابک چالاک
handy چابک چالاک
deft کاردان چالاک
the a.of boreign words اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
borrow وام گرفتن اقتباس کردن
borrowed وام گرفتن اقتباس کردن
borrows وام گرفتن اقتباس کردن
kwic روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
prompt چالاک سوفلوری کردن
prompted چالاک سوفلوری کردن
prompts چالاک سوفلوری کردن
cento قطعه یاتصنیفی که از چند جا اقتباس شده باشد
adoption اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
low comedy نمایشنامه مضحکی که اززندگی مردم طبقه سوم اقتباس شده
adapts تعدیل کردن اقتباس کردن
adopts اتخاذ کردن اقتباس کردن
adapting تعدیل کردن اقتباس کردن
adopting اتخاذ کردن اقتباس کردن
one who کسیکه
gospeller کسیکه
blessed is he who کسیکه
whom کسیکه
dragman کسیکه
constructionist کسیکه قانون
stalker کسیکه میخرامد
introspectionist کسیکه معتقد به
whomso بهر کسیکه
long shot کسیکه درمسابقات
minimalist کسیکه خرسنداست
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
snorter کسیکه خرناس میکشد
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
misogynists کسیکه از زن بیزار است
misogynist کسیکه از زن بیزار است
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
wonder worker کسیکه معجزه میکند
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
figurant کسیکه باجمع میرقصد
joggers کسیکه اهسته می دود
jogger کسیکه اهسته می دود
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
personator کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
pranksters کسیکه شوخی زننده کند
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
prankster کسیکه شوخی زننده کند
inductee کسیکه وارد خدمت شده
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
soliloquizer کسیکه باخود حرف میزند
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller کسیکه لغت را هجی میکند
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
waxer کسیکه موم مالی میکند
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
soliloquist کسیکه باخود حرف میزند
sandbagger کسیکه کیسه شن بکار برد
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ortorian کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paperhanger کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist کسیکه قیاس نادرست میسازد
pledger کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
revenant کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
sitters کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
sitter کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
contrapuntist کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
autodidact کسیکه پیش خود میاموزد
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
loiterer کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
irrepressible joy کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
landsman کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com