Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
Other Matches
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
well-known
معروف
known
معروف
grand
معروف
grander
معروف
grandest
معروف
popular
معروف
reputable
معروف
demotic
معروف
of renown
معروف
well known
معروف
tyupical
معروف
known
مشهور معروف
famous
معروف نامی
rents
معروف نامور
renting
معروف نامور
rented
معروف نامور
renowned
معروف نامور
magnific
معروف برجسته
allegedly
بقول معروف
brand leader
مارک معروف
well known
معروف مشهور
starry
درخشان معروف
alleged
بقول معروف
as they say
به قول معروف
unheard
غیر معروف غریب
delivery groups
گروه معروف پیام
historic
معروف مبنی بر تاریخ
cif
فرمت میانی معروف
to create an image for oneself as somebody
معروف و مشهور شدن
come back
<idiom>
دوباره معروف شدن
duration curve
معروف به منحنی دبی کلاسه
put on the map
<idiom>
باعث معروف شدن مکانی
cp/m
سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
buzzword
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
vigilantes
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
part
قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
voodoo
نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
b. horizon
طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
vigilante
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
scylla
صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
RTFM
خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
PPQN
قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
ega
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
lotuses
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotus
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
dbase
نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
pitting corrosion
سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
wordstar
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
ttl
خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
universal roll
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
Eudora
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
Novell
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
back frow
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
popularize
مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized
مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizes
مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularised
مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizing
مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising
مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises
مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
gospeller
کسیکه
blessed is he who
کسیکه
dragman
کسیکه
whom
کسیکه
one who
کسیکه
wordperfect
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
introspectionist
کسیکه معتقد به
minimalist
کسیکه خرسنداست
stalker
کسیکه میخرامد
whomso
بهر کسیکه
constructionist
کسیکه قانون
long shot
کسیکه درمسابقات
Marasali
ماراسالی
[این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.]
joggers
کسیکه اهسته می دود
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
snorter
کسیکه خرناس میکشد
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
jogger
کسیکه اهسته می دود
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
enhances
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
pearl
مروارید
[طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
enhance
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
known by everybody
همه کس اورامیشناسد معروف همه است
extend
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
waxer
کسیکه موم مالی میکند
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
caucasus
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
Netscape Navigator
یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
Pashtan
قبایل پشتو
[که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
would be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would-be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
landsman
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
sadist
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
undertaker
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
knocker up
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
loiter
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
jailŠetc
کسیکه زندان خانه اوشده است
rock scorpion
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
loitered
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
nonunion
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
loiterer
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com