Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
limitarian
کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
Other Matches
solifidian
کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
introspectionist
کسیکه معتقد به
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
infallibilist
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
laity
مردم غیر روحانی ناشی
jawsmith
کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
multitudinist
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
sederunt
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
democracy
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
redemption
رستگاری
salvation
رستگاری
deliverance
رستگاری
emancipation
رستگاری رهاسازی
redemptive
رستگاری بخش
soteriology
رستگاری شناسی
redemptory
رستگاری بخش
limited train
قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
plebiscites
مردم خواست رای قاطبه مردم
popular
مردم پسند و مناسب حال مردم
plebiscite
مردم خواست رای قاطبه مردم
soteriology
مبحث نجات رستگاری
cycled
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycles
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
salvationism
اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.
مانند هر کودک، او
[زن]
وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
histogen
منطقه روشن محدودیا غیر محدودی از بافتهای اولیه
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
world
گیتی
universe
گیتی
worlds
گیتی
this earthly round
گیتی
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
good genius
روح یافرشتهای که رستگاری شخص رافراهم میکند
cosmolatry
گیتی پرستی
cosmography
شرح گیتی
cosmography
گیتی شناسی
cosmos
گیتی ونظام ان
demography
امارمردم گیتی
cosmology
فلسفه انتظام گیتی
cosmism
فلسفه تکامل گیتی
The seven wonders of the world.
هفت عجایب گیتی
cosmologies
فلسفه انتظام گیتی
cosmogeny
پیدایش و تکامل گیتی
cosmographic
مربوط بشرح گیتی یاجهان
cosmographical
مربوط به شرح گیتی یاجهان
cosmologic
وابسته به فلسفه انتظام گیتی
cosmogonal
مربوط باصول افرینش گیتی
cosmological
وابسته به فلسفه انتظام گیتی
finality
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
circumavigator
کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
home rule
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
monadism
اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
populations
تعداد مردم مردم
population
تعداد مردم مردم
believer
معتقد
believers
معتقد
trinitarian
معتقد به تثلیث
casualist
معتقد به اتفاق
polygamist
معتقد به تعددزوجات
fatalist
معتقد به سرنوشت
theist
معتقد بخدا
predestinarian
معتقد به تقدیر
resurrectionist
معتقد برستاخیز
legalism
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
naturalists
معتقد به فلسفه طبیعی
rationalistic
معتقد به اصالت عقل
trinitarian
معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
henotheist
معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
red tapist
معتقد به red-tapism
spiritualist
معتقد بارتباط باارواح
rationalist
معتقد به فلسفه عقلانی
spiritualists
معتقد بارتباط باارواح
naturalist
معتقد به فلسفه طبیعی
moralists
معتقد به اصول اخلاق
idealist
معتقد به ایده الیسم
materialist
معتقد به اصالت ماده
nihilist
معتقد به مکتب nihilism
materialists
معتقد به اصالت ماده
moralist
معتقد به اصول اخلاق
biracialism
معتقد به یا دارای دونژاد بودن
self-righteousness
معتقد بعدالت وتقوی خود
self righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
adoptionist
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
evolutionist
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
self-righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
socialist
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
rabbinist
معتقد به احادیث بنی اسرائیل
principle
معتقد باصول ومبادی کردن
socialists
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
epicurus
نام فیلسوف یونانی که معتقد
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
totemite
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
bureaucrat
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrats
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
representationalist
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
totemist
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
term
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
terming
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
animalist
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
sabbatarian
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
geocentric
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
spiritual
روحانی
spiritualist
روحانی
unworldly
روحانی
unwordly
روحانی
clergyman
روحانی
clergymen
روحانی
ethereal
روحانی
anagogic
روحانی
unfrocked
روحانی
etherean
روحانی
sacred
روحانی
spiritualists
روحانی
marabou
روحانی
herdsman
روحانی
herdsmen
روحانی
spiritually
روحانی
heavenly
روحانی
marabout
روحانی
Trinity
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
pastors
پیشوای روحانی
hymns
سرود روحانی
perdition
مرگ روحانی
spiritual
روحانی معنوی
etherealize
روحانی کردن
heavenliness
روحانی الوهیت
spirilual nutriment
غذای روحانی
pastorate
پیشوایی روحانی
pater
پدر روحانی
charisma
جذبه روحانی
spiritualize
روحانی کردن
hymn
سرود روحانی
pastor
پیشوای روحانی
prelacy
حکومت روحانی
padres
پدر روحانی
spirituality
عالم روحانی
lays
غیر روحانی
padre
پدر روحانی
hierarch
رئیس روحانی
temporal
غیر روحانی
laywoman
زن غیر روحانی
residentiary
روحانی مقیم
copartnership
ردای روحانی
lay
غیر روحانی
trade unionism
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
spiritualization
جنبه روحانی دادن به
secularize
غیر روحانی کردن
secularizes
غیر روحانی کردن
secularizing
غیر روحانی کردن
spirituous
دارای حالت روحانی
secularized
غیر روحانی کردن
laicism
غیر روحانی بودن
pneumatology
مبحث موجودات روحانی
inquisitional
وابسته به دادگاه روحانی
heaven
خدا عالم روحانی
heavens
خدا عالم روحانی
secularising
غیر روحانی کردن
secularises
غیر روحانی کردن
goddaughter
دختر خواندهی روحانی
rapture
وجد روحانی ربایش
raptures
شعف وخلسه روحانی
religious
تارک دنیا روحانی
gnosticism
فلسفه عرفانی یا روحانی
apostles
عالیترین مرجع روحانی
apostle
عالیترین مرجع روحانی
twice born
تولدتازه روحانی یافته
rapture
شعف وخلسه روحانی
goddaughters
دختر خواندهی روحانی
laymen
شخص غیر روحانی
secularised
غیر روحانی کردن
priests
روحانی کشیشی کردن
priest
روحانی کشیشی کردن
subdeacon
معاون گماشته روحانی
raptures
وجد روحانی ربایش
hiearchic
وابسته به سران روحانی
secular songs
سرودهای غیر روحانی
layman
شخص غیر روحانی
deconsecrate
غیر روحانی کردن
anthropocentric
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
axle stub
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
regenerate
زندگی تازه و روحانی یافته
charism
عطیه الهی جذبه روحانی
spiritual
غیر مادی بطور روحانی
regenerating
زندگی تازه و روحانی یافته
regenerates
زندگی تازه و روحانی یافته
disfrock
ازکسوت روحانی خارج شدن
gnostic
دارای اسرار روحانی نهانی
regenerated
زندگی تازه و روحانی یافته
unfrock
از کسوت روحانی خارج شدن
defrock
خلع کسوت روحانی کردن
minor order
صفوف روحانی پایین درجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com