Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
Other Matches
hili
اعتقادبه مادیات-اعتقادباینکه مادیات مایهء شرارت است
introspectionist
کسیکه معتقد به
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
infallibilist
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
limitarian
کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
solifidian
کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
materialistic
وابسته به مادیات
hylicism
اعتقاد به مادیات
pan cosmism
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
believers
معتقد
believer
معتقد
predestinarian
معتقد به تقدیر
polygamist
معتقد به تعددزوجات
casualist
معتقد به اتفاق
theist
معتقد بخدا
resurrectionist
معتقد برستاخیز
fatalist
معتقد به سرنوشت
trinitarian
معتقد به تثلیث
rationalistic
معتقد به اصالت عقل
red tapist
معتقد به red-tapism
naturalists
معتقد به فلسفه طبیعی
idealist
معتقد به ایده الیسم
naturalist
معتقد به فلسفه طبیعی
rationalist
معتقد به فلسفه عقلانی
trinitarian
معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
spiritualists
معتقد بارتباط باارواح
spiritualist
معتقد بارتباط باارواح
henotheist
معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
nihilist
معتقد به مکتب nihilism
materialist
معتقد به اصالت ماده
moralists
معتقد به اصول اخلاق
moralist
معتقد به اصول اخلاق
materialists
معتقد به اصالت ماده
self-righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
adoptionist
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
principle
معتقد باصول ومبادی کردن
rabbinist
معتقد به احادیث بنی اسرائیل
socialist
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialists
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
self righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
epicurus
نام فیلسوف یونانی که معتقد
self-righteousness
معتقد بعدالت وتقوی خود
evolutionist
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
biracialism
معتقد به یا دارای دونژاد بودن
bureaucrat
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
totemist
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemite
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
bureaucrats
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
representationalist
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
sabbatarian
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
geocentric
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
animalist
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
Trinity
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
trade unionism
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
anthropocentric
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
eyestrings
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
solipsism
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
monetary school
مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
futilitarian
کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme
نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
mercantilists
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
blessed is he who
کسیکه
gospeller
کسیکه
whom
کسیکه
dragman
کسیکه
one who
کسیکه
stalker
کسیکه میخرامد
whomso
بهر کسیکه
long shot
کسیکه درمسابقات
minimalist
کسیکه خرسنداست
constructionist
کسیکه قانون
individualism
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
jogger
کسیکه اهسته می دود
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
joggers
کسیکه اهسته می دود
snorter
کسیکه خرناس میکشد
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
waxer
کسیکه موم مالی میکند
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
pluralists
معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralist
معتقد به تعدد تعدد حزبی
irrepressible joy
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
the observed of all observers
کسیکه توجه همه سوی اوست
loiterer
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
parroter
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
pone
کسیکه ورق بازی رابر میزند
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
knocker up
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
landsman
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
jailŠetc
کسیکه زندان خانه اوشده است
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
progress chaser
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
rock scorpion
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
prisoner at the bar
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com