Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
dipsomaniac
کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
Other Matches
dipsomania
میل مفرط به نوشابههای الکلی
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
color bearer
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
bookworms
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworm
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
shoo in
کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
towhead
کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
wisenheimer
کسیکه معلومات سطحی درهمه چیز دارد
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
weisenheimer
کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
laboratorian
کسیکه در ازمایشگاه یاکارخانه شیمیائی تخصص دارد
hereditarian
کسیکه عقیده بتوارث تمایلات طبیعی وروحی دارد
natural philosopher
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
monophysite
کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
interloper
کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
usufructuary
کسیکه از عین ونماات ملک دیگری حق دارد استفاده کند
interlopers
کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
advantaged
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
negationist
کسیکه عادت دارد همه چیز راانکار یا تکذیب کند
advowee
کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
nympholept
کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
metaphrast
کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
thorough going
مفرط
excessive
مفرط
intensive
مفرط
extreme
مفرط
extravagant
مفرط
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
exorbitantly
بطور مفرط
profound interest
میل مفرط
hypercritical
مفرط در انتقاد
hydromania
میل مفرط به اب
overuse
استعمال مفرط
belle indifference
بی اعتنایی مفرط
furor
عشق مفرط
overcompensation
جبران مفرط
overprotection
حمایت مفرط
boisterous
مفرط بلند وناهنجار
inordinate
مفرط غیر معتدل
To be exhausted.
از پا افتادن ( خستگی مفرط )
mania for nunting
عشق مفرط بشکار
hypercritically
از روی انتقاد و مفرط
rages
میل مفرط خشمناک شدن
raged
میل مفرط خشمناک شدن
overly
به طور مفرط فزون کارانه
oenomania
میل مفرط به نوشابه ها یا الکی
rage
میل مفرط خشمناک شدن
thrashing
مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
alcoholic
الکلی
lushes
الکلی
alcoholics
الکلی
lushest
الکلی
lush
الکلی
lusher
الکلی
liquor
مشروب الکلی
dt's
هذیان الکلی
spirit
مشروبات الکلی
boozes
مشروب الکلی
boozing
مشروب الکلی
liquors
مشروب الکلی
delirium tremens
جنون الکلی
alcoholic intoxication
مسمومیت الکلی
spirits
مشروبات الکلی
spiriting
مشروبات الکلی
boozed
مشروب الکلی
non-alcoholic
<adj.>
غیر الکلی
alcohol lamp
چراغ الکلی
alcohol thermometer
دماسنج الکلی
alcoholic fermentation
تخمیر الکلی
spirit thermometer
دماسنج الکلی
alcohol burner
چراغ الکلی
dipsomania
جنون الکلی
jimjams
هذیان الکلی
an alcoholic liquor
نوشابه الکلی
booze
مشروب الکلی
alcoholic paranoid
پارانوئید الکلی
spirit lamp
چراغ الکلی
alcoholic hallucinosis
توهم زدگی الکلی
alcoholic dementia
زوال عقل الکلی
delirium tremens
روان اشفتگی الکلی
off-licences
فروشگاه نوشابههای الکلی
off-licence
فروشگاه نوشابههای الکلی
alcoholic psychosis
روان پریشی الکلی
soda pop
نوشیدنی غیر الکلی
alcoholic blackout
یاد زدودگی الکلی
soft drink
نوشابه غیر الکلی
alcohol
هرنوع مشروبات الکلی
soft drinks
نوشیدنی غیر الکلی
stimulants
مشروب الکلی انگیزه
stimulant
مشروب الکلی انگیزه
acute alcoholic intoxication
مسمومیت حاد الکلی
soft drink
نوشیدنی غیر الکلی
john barleycorn
مشروب الکلی خانگی
frutex
شراب شربت الکلی
firewater
نوشابه الکلی قوی
bone dry
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
red-nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
boozer's nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
drinker’s nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
nonalcoholic drinks
نوشیدنی های غیر الکلی
boozes
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozed
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
swats
ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
booze
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
ratafee
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
eye water
خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
speakeasy
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
ginger ales
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ratafia
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
temperance
طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
boozing
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
ginger ale
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
apTritif
نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
bone dry
جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
rosolio
یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
soda water
مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
tom collins
نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
aperitif
نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
mead
نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
chaser
آب میوه یا آبجو
[ یا نوشیدنی کم الکلی]
که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
acnerosacea
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
دیوار موش دارد موش گوش دارد
one who
کسیکه
blessed is he who
کسیکه
whom
کسیکه
gospeller
کسیکه
dragman
کسیکه
long shot
کسیکه درمسابقات
stalker
کسیکه میخرامد
whomso
بهر کسیکه
introspectionist
کسیکه معتقد به
constructionist
کسیکه قانون
minimalist
کسیکه خرسنداست
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
jogger
کسیکه اهسته می دود
joggers
کسیکه اهسته می دود
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
snorter
کسیکه خرناس میکشد
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
waxer
کسیکه موم مالی میکند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com