Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
inspirationist
کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
Other Matches
capitulary
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
hylotheist
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
humoralist
کسیکه ناخوشیهای تن رانتیجه فسادخلطهای چهارگانه میداند
pragamatist
کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
pierian spring
الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
the holy
کتاب مقدس
scriptures
کتاب مقدس
scripture
کتاب مقدس
Holy Writ
کتاب مقدس
bibliolatry
پرستش کتاب مقدس
it say in the bible that
در کتاب مقدس میگوید
postil
تفسیر کتاب مقدس
biblical
مطابق کتاب مقدس
mitzvah
حکم کتاب مقدس
mitsvot
حکم کتاب مقدس
biblical
وابسته به کتاب مقدس
veda
کتاب مقدس باستانی هند
People of the Book
پیروان کتاب مقدس
[ دین]
scriptural
مطابق متن کتاب مقدس
it is said in the bible that
در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
midrash
تفسیر کتاب مقدس یهود
vulgate
نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
i saw this p in the scripture
این فقره را در کتاب مقدس دیدم
biblicism
پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
lectionary
ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
lector
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
revised version
ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
fundamentalist
کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
paradigms
ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
paradigm
ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
lower criticism
انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
scripturalism
اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
futurism
اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
bibles
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bible
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
isagogics
گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
methuselah
" متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
halidom
چیز مقدس جای مقدس
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
goodness
میداند
all the world knows
همه کس میداند
he proved to know the secret
معلوم شد راز را میداند
he has small greek
کمی یونانی میداند
gospeller
خودراتنهاصاحب انجیل میداند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
deuteronomic
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
peter pence
زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
peter penny
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
wittol
مردی که میداند زن او خراب وفاحشه است
reader
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
readers
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
humanitarian
کسی که نوع پرستی را کیش خود میداند
prehistorian
مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
pantheism
فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
systematic theology
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
intellectualist
کسکیه اهمیت بسیار بقوه تعقل میدهدو انرامطلقاسرچشمه دانش میداند
invisible hand
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
infusions
الهام
apocalypse
الهام
prescience
الهام
uninspired
بی الهام
infusion
الهام
inspiration
الهام
revealment
الهام
sprite
الهام
enthusiasm
الهام
enthusiasms
الهام
inanition
الهام
revelations
الهام
revelation
الهام
afflatus
الهام
afflation
الهام
suggestions
الهام
suggestion
الهام
atomic theory
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
uninspired
الهام نگرفته
vision
وحی الهام
d. insiration
الهام اسمانی
visions
وحی الهام
oracle
الهام الهی
inspire
الهام بخشیدن
inspired
الهام شده
inspires
الهام بخشیدن
brainwaves
الهام ناگهانی
oracles
الهام الهی
brainwave
الهام ناگهانی
oracularly
از راه الهام
divine inspiration
الهام خدایی
inspirable
الهام شدنی
inspirator
الهام دهنده
inspired books
کتابهای الهام شده
precognitive
وابسته به اطلاع یا الهام قبلی
precognition
الهام قبل ازوقوع امری
to buoy something
[up]
به کسی
[چیزی]
الهام بخشیدن
Minaret design
طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد
neither he nor she know
نه ان مرد میداند نه ان زن این دو تن مرد وزن هیچکدام نمیدانند
polemarch
سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
mysticism
توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
saint
مقدس
sanctimonious
مقدس
sacrosanct
مقدس
prayerful
مقدس
venerable
مقدس
numinous
مقدس
holier
مقدس
inviolable
مقدس
hallowed
مقدس
saints
مقدس
sanctified
مقدس
holy
مقدس
holiest
مقدس
sacred
مقدس
saintly
مقدس
heavenly minded
مقدس
saint
مقدس شمردن
Holy Weeks
هفتهی مقدس
moralistic
خشکه مقدس
SS
مخفف مقدس
sanctuaries
جایگاه مقدس
saints
مقدس شمردن
tartuffe
خشکه مقدس
innocent
مبرا مقدس
sancify
مقدس شمردن
sanctified airs
مقدس نمایی
St
مخفف مقدس
sanctimoniousness
مقدس نمایی
Holly Sepulchre
مقبره مقدس
holily
بطور مقدس
Holy Week
هفتهی مقدس
holy legislator
شارع مقدس
tartuffe
مقدس ریایی
tartufe
خشکه مقدس
sanctuary
جایگاه مقدس
tartufe
مقدس ریایی
stoup
قدح اب مقدس
shrines
جای مقدس
shrine
جای مقدس
sacred books
کتابهای مقدس
sacred places
جاهای مقدس
st.michael
پطرس مقدس
relic
اثار مقدس
relics
اثار مقدس
holyday
روز مقدس
the Holy Trinity
تثلیت مقدس
hallow
مقدس کردن
sanctimony
مقدس نمایی
hagiology
ادبیات مقدس
halidome
جای مقدس
Holy Father
پدر مقدس
dedication cross
صلیب مقدس
fiestas
روز مقدس
Mashhad
هر مقدس مشهد
sanctimonious
مقدس نما
halidome
چیز مقدس
fiesta
روز مقدس
pali
زبان مقدس بودائیان
sacredly
بطور مقدس یا محترم
hermeneutic
ایین تفسیرکتاب مقدس
pontify
خودرا مقدس نمودن
sanctum
قدس جایگاه مقدس
religiosity
خشکه مقدس بودن
guaiacum
عودالانبیاء درخت مقدس
altar-table
میز مقدس در کلیسا
anointment
تقدیس با روغن مقدس
bibles
بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
buret
تنگ مخصوص شراب مقدس
hermeneutics
علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
buretto
تنگ مخصوص شراب مقدس
bible
بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
martinmas
جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
altar of credence
[جایگاه نان و شراب مقدس]
apis
گاو مقدس مصریان قدیم
vedic
وابسته به وداکتاب مقدس هندو
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
to
مادریک کلمه مقدس است
lignum vitae
درخت مقدس خشب الانبیاء
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
enshrine
ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
it say in the bible that
درکتاب مقدس گفته شده است
zion
کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
franciscan
وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
reliquary
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
ampullae niche
[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
grey friar
عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
altar of repose
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
Chrismon
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
acanthus design
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
arabesque
[Eslimi]
طرح اسلیمی
[الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
sangreal
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
weeping willow design
طرح بید مجنون
[الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
blue laws
قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com