Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
rock scorpion
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
Other Matches
the rock
جبل الطارق
Gibraltar
جبل الطارق
rock fever
حصبه جبل الطارق
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
atlantis
جزیرهای که سابقا گویند درمغرب جبل الطارق وجودداشته و در اثر زلزله بدریافرورفته است
parous
زاییده
born
زاییده شده
biogenic
زیست زاییده
to s e the light
زاییده شدن
concept
زاییده افکار
sextipara
زن شش شکم زاییده
brainchild
زاییده افکار
internal conception
زاییده افکار
parous
بچه زاییده
conception
زاییده افکار
idea
زاییده افکار
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
still born
مرده زاییده شده
multipara
زن چند شکم زاییده
multiparous
چند شکم زاییده
newborn
تازه زاییده شده
natimortality
امار مرده زاییده شدگان
afterborn
زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
new born
زاییده شده تازه تولد یافته
farrowed
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrow
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowing
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrows
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
one who
کسیکه
whom
کسیکه
gospeller
کسیکه
dragman
کسیکه
blessed is he who
کسیکه
constructionist
کسیکه قانون
stalker
کسیکه میخرامد
minimalist
کسیکه خرسنداست
whomso
بهر کسیکه
long shot
کسیکه درمسابقات
introspectionist
کسیکه معتقد به
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger
کسیکه اهسته می دود
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
joggers
کسیکه اهسته می دود
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter
کسیکه خرناس میکشد
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
waxer
کسیکه موم مالی میکند
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
interpolator
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
sadistic
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
progress chaser
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
sadistically
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
landsman
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
irrepressible joy
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
undertaking
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
loiterer
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
my neighbour at dinner
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
colonists
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
undertakers
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
loiters
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
loiter
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
loitered
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
prison bird
کسیکه زندان خانه او شده است
malapropian
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
pone
کسیکه ورق بازی رابر میزند
would be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would-be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
parroter
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
sadist
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
undertaker
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
nonunion
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
knocker up
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
ambidexter
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
engrosser
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
the observed of all observers
کسیکه توجه همه سوی اوست
arsonist
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
garreteer
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
gainer
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
bedder
لله کسیکه بچه را خواب میکند
free thinker
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
prisoner at the bar
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
end gatherer
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
dragsman
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
covenantee
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
jailŠetc
کسیکه زندان خانه اوشده است
canonist
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
dabster
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
conventionalist
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
death watch
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
hylotheist
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
demonstrationist
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
heteroclite
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
hemiplegic
کسیکه نیم بدنش فلج است
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com