Dictiornary-Farsi | کسی را دادگاه بردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
to bring somebody before the court [s]	کسی را دادگاه بردن


Search result with all words

have up	به دادگاه بردن یا احضارکردن
Other Matches

judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause	احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet	محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court	جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
manadamus	حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet	احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
writ	دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court	دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs	دستور دادگاه حکم دادگاه
arrested	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
imbibe	تحلیل بردن فرو بردن
imbibes	تحلیل بردن فرو بردن
imbibing	تحلیل بردن فرو بردن
imbibed	تحلیل بردن فرو بردن
to push out	پیش بردن جلو بردن
masochism	لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
forum	دادگاه
judgement seat	دادگاه
judgement hall	دادگاه
forums	دادگاه
courthouse	دادگاه
courthouses	دادگاه
tribunals	دادگاه
court of law	دادگاه
tribunal	دادگاه
court	دادگاه
courtrooms	دادگاه
court division	دادگاه
courtroom	دادگاه
courts	دادگاه
court of justice	دادگاه
circuit court	دادگاه استیناف
kangoroo court	دادگاه محلی
jurisdiction of the court	صلاحیت دادگاه
rotas	دادگاه کاتولیکی
martial court	دادگاه نظامی
contempt og court	اهانت به دادگاه
court of appeal	دادگاه استیناف
court of appeal	دادگاه پژوهش
assize court	دادگاه جنایی
magistrates court	دادگاه جنحه
administrative tribunal	دادگاه اداری
juvenile courts	دادگاه اطفال
juvenile courts	دادگاه نوجوانان
courts of appeal	دادگاه استیناف
auto da fe	رای دادگاه
citing	به دادگاه خواندن
cites	به دادگاه خواندن
courts of appeal	دادگاه پژوهش
juvenile court	دادگاه اطفال
cited	به دادگاه خواندن
cite	به دادگاه خواندن
beadle	منادی دادگاه
canonry	دادگاه شرع
juvenile court	دادگاه نوجوانان
circuit court	دادگاه منطقهای
country court	دادگاه بخش
court of province	دادگاه استان
kangaroo courts	دادگاه مندرآوردی
court session	جلسه دادگاه
criminal court	دادگاه جنایی
disciplinary tribunal	دادگاه انتظامی
district court	دادگاه بخش
kangaroo court	دادگاه پوشالی
kangaroo court	دادگاه غیرقانونی
bar	وکالت دادگاه
kangaroo court	دادگاه مندرآوردی
bars	وکالت دادگاه
eyre	دادگاه سیار
kangaroo courts	دادگاه غیرقانونی
law courts	دادگاه قضایی
court of petty offences	دادگاه لغزش
court of iquiry	دادگاه رسیدگی
rota	دادگاه کاتولیکی
court of first instance	دادگاه بدوی
evoking	به دادگاه بالاتربردن
evokes	به دادگاه بالاتربردن
evoke	به دادگاه بالاتربردن
court martial	دادگاه نظامی
kangaroo courts	دادگاه پوشالی
judicial confession	اقرار در دادگاه
court martiall	دادگاه نظامی
court material	دادگاه نظامی
court of appeals	دادگاه استیناف
court of first instance	دادگاه شهرستان
court of grievances	دادگاه مظالم
law court	دادگاه قضایی
questor	افسررئیس دادگاه
tribunals	دادگاه محکمه
forum	دادگاه محکمه
forums	دادگاه محکمه
quaestor	افسررئیس دادگاه
warnings	اخطاریه دادگاه
warning	اخطاریه دادگاه
superior court	دادگاه تمیز
court of inquiry	دادگاه تفتیش
courts of inquiry	دادگاه تفتیش
Chief Justice	رئیس دادگاه
Chief Justices	رئیس دادگاه
prsbytery	دادگاه شرعی
provost court	دادگاه پادگانی
tribunal	دادگاه محکمه
rehearing	تجدیدجلسه دادگاه
queens bench division	دادگاه ملکه
quarter sessions	دادگاه استینافی
courts of appeal	دادگاه استان
summary court	دادگاه بدوی
writs	قرار دادگاه
recourse action	رجوع به دادگاه
writs	حکم دادگاه
divan	دادگاه اسلامی
diwan	دادگاه اسلامی
writ	قرار دادگاه
writ	حکم دادگاه
superior court	دادگاه عالی
president of the court	رئیس دادگاه
military tribunal	دادگاه نظامی
peace court	دادگاه بخش
municipal court	دادگاه داخلی
municipal court	دادگاه شهرداری
usher	دربان دادگاه
ushered	دربان دادگاه
ushering	دربان دادگاه
ushers	دربان دادگاه
courtroom	اطاق دادگاه
courtrooms	اطاق دادگاه
landesgericht	دادگاه ایالتی
police forces	دادگاه پلیس
police force	دادگاه پلیس
military court	دادگاه نظامی
court of appeal	دادگاه استان
per curium	به وسیله دادگاه
police power	دادگاه پلیس
decree	قرار دادگاه
decreed	قرار دادگاه
decreeing	قرار دادگاه
decrees	قرار دادگاه
police court	دادگاه خلاف
special tribunal	دادگاه اختصاصی
petty session	دادگاه سیار
court division	بخش دادگاه
receivership	امانت دادگاه
sitting in camera	جلسه خصوصی دادگاه
foreign judgment	رای دادگاه خارجی
go to law	به دادگاه عارض شدن
rectus in curia	اعاده حق ترافع در دادگاه
foreign judgment	حکم دادگاه خارجی
right of action	حق طرح دعوی در دادگاه
small claims court	دادگاه دعاوی کوچک
state's evidence	گواه دادگاه جنایی
general court martial	دادگاه عالی نظامی
decisions	حکم دادگاه داوری
decision	حکم دادگاه داوری
stand	جایگاه گواه در دادگاه
judgement	رای دادگاه قضاوت
judgements	رای دادگاه قضاوت
judgments	رای دادگاه قضاوت
locus standi	حق حضور در دادگاه یامجلس
recorder	رئیس دادگاه محلی
magistrature	دادگاه بخش دادرسان
king's counsel	قاضی دادگاه پادشاه
police magistrate	رئیس دادگاه لغزش
probate court	دادگاه وصایا و ارث
woolsack	کرسی یا صندلی دادگاه
inquisitional	وابسته به دادگاه روحانی
international court	دادگاه بین المللی
judges disciplianary tribunal	دادگاه قضات انتظامی
termtime	دوره اجلاسیه دادگاه
trial court	دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
judge advocate general	رئیس دادگاه نظامی
traffic court	دادگاه عبور و مرور
traffic court	دادگاه تخلفات رانندگی
recorders	رئیس دادگاه محلی
jurisdiction	تسلیم دادگاه کردن
processes	جریان کار در دادگاه
sub judice	مورد مطالعه دادگاه
to appear before the court	در دادگاه ظاهر شدن
to give evidence before the court	در دادگاه گواهی دادن
docks	جایگاه متهم در دادگاه
actionable	قابل تعقیب در دادگاه
venue	حوزه صلاحیت دادگاه
execution	اجرا [حکم دادگاه]
enforcement	اجرا [حکم دادگاه]
spectators	مستمعین جلسه دادگاه
process	جریان کار در دادگاه
venues	محل تشکیل دادگاه
contempt	اخلال در نظم دادگاه
venues	حوزه صلاحیت دادگاه
venue	محل تشکیل دادگاه
circuits	حوزه صلاحیت دادگاه
circuit	حوزه صلاحیت دادگاه
docked	جایگاه متهم در دادگاه
practice	جریان کار در دادگاه
criminal court division	بخش دادگاه جنایی