Total search result: 72 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
airy-fairy |
کسی که خود را میگیرد |
|
|
Search result with all words |
|
bridge |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
bridged |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
bridges |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
coma |
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد |
comas |
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد |
hooker |
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد |
hookers |
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد |
solarium |
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد |
solariums |
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد |
grandfather clock |
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد |
grandfather clocks |
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد |
quarterback |
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند |
quarterbacks |
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند |
undertaker |
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد |
undertaker |
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد |
undertakers |
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد |
undertakers |
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد |
disc |
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد |
discs |
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد |
governess |
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم |
governesses |
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم |
undertaking |
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد |
undertaking |
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد |
haulage |
پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد |
accent mark |
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد |
aileron spar |
تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد |
all in contract |
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد |
aneroid |
فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد |
ball and socket joint |
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد] |
bass clef |
کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد |
cold rolling |
عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد |
constant speed drive |
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد |
critical raynold's number |
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد |
cw system |
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد |
decalescence point |
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد |
design points |
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد |
design strength |
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل |
diabatic process |
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد |
fully paid |
که حقوق خودراتمام میگیرد |
fusion reactor |
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد |
fusion welding |
اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند |
gantline |
رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد |
geomancer |
کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد |
group contracts |
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد |
gyro |
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد |
heliograph |
دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد |
hot test |
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد |
hung start |
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد |
hydraulic cement |
سیمانی که در زیر اب میگیرد |
indian giver |
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد |
it is ridiculously small |
بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد |
it is very easily done |
بسیار اسان انجام میگیرد |
kelson or keelson |
کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد |
lighter aboard ship |
نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد |
linter |
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است |
lunt |
کبریتی که بکندی اتش میگیرد |
naturally aspirated engine |
موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد |
normative economics |
اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد |
nursling |
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد |
outwork |
قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد |
perfect infinitive |
مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد |
quantity allowance |
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد |
quick opener |
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود |
sheet lighning |
برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد |
stage payments |
پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد |
that right inheres in him |
ان حق باو تعلق میگیرد |
the freak takes him |
وسواس میگیردش وسواسش میگیرد |
weaner |
کسیکه بچه را از شیر میگیرد |
working section |
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد |
candlelit |
اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد |
cross to bear/carry <idiom> |
رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد |
Partial phrase not found. |