Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
textualist
کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
Other Matches
overrates
زیاد اهمیت دادن به
overrate
زیاد اهمیت دادن به
overrated
زیاد اهمیت دادن به
overrating
زیاد اهمیت دادن به
loan shark
کسی که پول با بهرهی زیاد قرض میدهد
loan sharks
کسی که پول با بهرهی زیاد قرض میدهد
relative humidity
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
crowding out effect
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
secondary
در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
of secondary importance
از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
two bit
بی اهمیت
technical
کم اهمیت
two-bit
بی اهمیت
emphasis
اهمیت
materiality
اهمیت
inconsequential
بی اهمیت
piddling
بی اهمیت
immaterial
بی اهمیت
indifferent
بی اهمیت
significance
اهمیت
momentous
با اهمیت
unmeaning
بی اهمیت
weenier
بی اهمیت
weeniest
بی اهمیت
weeny
بی اهمیت
seriousness
اهمیت
small time
بی اهمیت
small-time
بی اهمیت
momentousness
اهمیت
of no account
بی اهمیت
inconseqential
بی اهمیت
weensy
بی اهمیت
nonsignificant
کم اهمیت
trifler
بی اهمیت
small change
کم اهمیت
notability
اهمیت
notbility
اهمیت
matter
اهمیت
negligible
بی اهمیت
of no significance
بی اهمیت
of no consequence
بی اهمیت
mattered
اهمیت
dimensions
اهمیت
importance
اهمیت
dimension
اهمیت
self importance
اهمیت
concernment
اهمیت
matters
اهمیت
inconsiderable
بی اهمیت
weightiness
اهمیت
mattering
اهمیت
unimportant
بی اهمیت
worthless
بی اهمیت
worthful
پر اهمیت
off the map
بی اهمیت
main
با اهمیت
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
pip-squeak
<idiom>
شخص کم اهمیت
significance
مفهوم اهمیت
slight
شخص بی اهمیت
small beer
چیز بی اهمیت
small timer
ادم بی اهمیت
slighter
شخص بی اهمیت
self consequence
اهمیت بخود
fingerling
چیزکوچک و بی اهمیت
snippersnapper
ادم بی اهمیت
slighted
شخص بی اهمیت
relative importance
اهمیت نسبی
slighting
شخص بی اهمیت
slightest
شخص بی اهمیت
registered
قابل اهمیت
slights
شخص بی اهمیت
trivializes
بی اهمیت شدن
trivializes
بی اهمیت دانستن
trivializing
بی اهمیت شدن
trivializing
بی اهمیت دانستن
to come in to notice
اهمیت پیداکردن
to take into account
اهمیت دادن به
least significant
کم اهمیت ترین
to set at d.
اهمیت ندادن
to attach importance to
اهمیت دادن به
memorable
حائز اهمیت
to make an account of
اهمیت دادن به
to give prominence to
اهمیت دادن
lordling
لردکوچک یا بی اهمیت
to let slid
اهمیت ندادن به
to make a point of
اهمیت دادن
to make light of
اهمیت ندادن
let it go hang
اهمیت ندهید
trivialized
بی اهمیت دانستن
trivialized
بی اهمیت شدن
trivialize
بی اهمیت شدن
trivialised
بی اهمیت شدن
trivialised
بی اهمیت دانستن
trivialises
بی اهمیت شدن
whippersnappers
ادم بی اهمیت
pith
مخ استخوان اهمیت
whippersnapper
ادم بی اهمیت
tom thumb
شخص بی اهمیت
tolay street on
اهمیت دادن
trivia
چیزهای بی اهمیت
status
اهمیت یا موقعیت
trivialises
بی اهمیت دانستن
trivialising
بی اهمیت شدن
last but not least
نه از حیث اهمیت
gravity
اهمیت شدت
trivialising
بی اهمیت دانستن
trivialize
بی اهمیت دانستن
nobodies
ادم بی اهمیت
emphasize
اهمیت دادن
emphasising
اهمیت دادن
emphasises
اهمیت دادن
emphasised
اهمیت دادن
inconsiderably
بی داشتن اهمیت
import
اهمیت داشتن
I don't give a damn.
<idiom>
اهمیت نمیدهم.
piece de resistance
کارپر اهمیت
I couldn't care less.
[colloquial]
<idiom>
اهمیت نمیدهم.
criticalness
اهمیت موقع
emphasized
اهمیت دادن
never mind
اهمیت ندهید
accents
اهمیت دادن
nobody
ادم بی اهمیت
opuscule
چیز بی اهمیت
account
اهمیت گزارش
of f.importance
اهمیت مهمترین
minutiae
جزئیات کم اهمیت
emphasizing
اهمیت دادن
stressing
اهمیت تاکید
stresses
اهمیت تاکید
stress
اهمیت تاکید
what the odds
چه اهمیت دارد
what matter?
چه اهمیت دارد
accent
اهمیت دادن
accented
اهمیت دادن
accenting
اهمیت دادن
mean
بی اهمیت حد وسط
meaner
بی اهمیت حد وسط
economic significance
اهمیت اقتصادی
moments
زمان اهمیت
no matter
اهمیت ندارد
no object
اهمیت ندارد
imported
اهمیت داشتن
concerns
اهمیت داشتن
emphasizes
اهمیت دادن
magnitude
قدر اهمیت
concern
اهمیت داشتن
dont mention it
اهمیت ندارد
importing
اهمیت داشتن
meanest
بی اهمیت حد وسط
playdown
اهمیت ندادن
it does not matter
اهمیت ندارد
moment
زمان اهمیت
it matters little
چندان اهمیت ندارد
princekin
شاهزاده کم اهمیت وگمنام
princelet
شاهزاده کم اهمیت وگمنام
most significant bit
با اهمیت ترین بیت
it is very important
بسیار اهمیت دارد
chaff
چیزکم بها یا بی اهمیت
What do I care ...
اهمیت نمی دهم ...
it is of no moment
هیچ اهمیت ندارد
to carry weight
نفوذ یا اهمیت داشتن
it is of no importance
هیچ اهمیت ندارد
least significant bit
کم اهمیت ترین بیت
lsb
کم اهمیت ترین بیت
least significant digit
کم اهمیت ترین رقم
consequential
دارای اهمیت پربرایند
circumstance
شرایط محیط اهمیت
opusculum
اثریا نوشته بی اهمیت
to lay stress on something
بچیزی اهمیت دادن
a matter of relative importance
موضوعی با اهمیت نسبی
of relative importance
دارای اهمیت نسبی
schmaltz
کوچک وکم اهمیت
schmaltzy
کوچک وکم اهمیت
most significant digit
با اهمیت ترین رقم
valour
ارزش مادی اهمیت
schmalz
کوچک وکم اهمیت
secondarily
با اهمیت درجه دوم
minims
چیز کم اهمیت وخرد
pismire
ادم حقیر و بی اهمیت
extenuation
کاهش اهمیت جرم
valor
ارزش مادی اهمیت
small potato
ادم یا چیز بی اهمیت
minim
چیز کم اهمیت وخرد
consequentially
با اهمیت دادن به خود
ulterior
در درجخ دوم اهمیت
interest
اهمیت
[مهم ]
[جالب]
crackpot
<idiom>
شخصی خنثی وبی اهمیت
snip
ادم کوچک یابی اهمیت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com