Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 90 (7 milliseconds)
English	Persian
holocaust	کشتار همگانی
holocausts	کشتار همگانی
Other Matches
public	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
murder	کشتار
murdered	کشتار
murdering	کشتار
murders	کشتار
massacre	کشتار
slaughtered	کشتار
massacres	کشتار
massacring	کشتار
slaughters	کشتار
massacred	کشتار
carnage	کشتار
mactation	کشتار
mort	کشتار
planters	کشتار
slaughter	کشتار
planter	کشتار
slaughters	کشتار کردن
death squads	گروه کشتار
slaughterer	کشتار کننده
death squad	گروه کشتار
slaughtered	کشتار فجیع
slaughtered	کشتار کردن
slaughters	کشتار فجیع
massacrer	کشتار کننده
slaughter	کشتار کردن
slaughter	کشتار فجیع
shambled	کشتار کردن
shamble	کشتار کردن
internecine	کشتار یکدیگر
They didnt slaughter any animals yesterday .	دیروز کشتار نکردند
genocide	کشتار دسته جمعی
overkill	کشتار چند برابر
To shed blood. Bloodshed.	خون ریختن ( کشتار )
shambles	قتلگاه صحنه کشتار
internecine	کشتار متقابل قاتل
slaughterous	مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
generable	همگانی
nonquota	همگانی
universal	همگانی
public	همگانی
communally	همگانی
communal	همگانی
general	همگانی
generals	همگانی
plenums	همگانی
plenum	همگانی
wall-to-wall	همگانی
public health	بهداشت همگانی
universal trait	صفت همگانی
universal symbol	نماد همگانی
universal complex	عقده همگانی
pissoir	شاشگاه همگانی
pissoir	ابریزگاه همگانی
semipublic	نیمه همگانی
public instractions	تعلیمات همگانی
public building	بنای همگانی
mass education	اموزش همگانی
agora	همایشگاه همگانی
mass media	رسانههای همگانی
latrine	ابریز همگانی
utility	صنایع همگانی
universalization	همگانی سازی
cross examination	بازجویی همگانی
general	جامع همگانی
family check	کیش همگانی
generals	جامع همگانی
hecatomb	قربانی همگانی
public	همگانی ملی
long house	ماوای همگانی
public works	کارهای ساختمانی همگانی
pogroms	ازار وکشتار همگانی
holocaust	اتش سوزی همگانی
pogrom	ازار وکشتار همگانی
holocausts	اتش سوزی همگانی
public domain software	نرم افزارعمومی یا همگانی
socialized medicine	بیمه پزشکی همگانی
cafeteria messing	ناهار خوری همگانی
public traffic	رفت و امد همگانی
public domain software	نرم افزار همگانی
land sturm	نام نویسی همگانی
common good	خیر عمومی یا صلاح همگانی
indignation meeting	مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
sanitarian	کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
social security	بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
gymnopaedic	درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
telpak	سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
community property	اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com