English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
dromond کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
Other Matches
galley کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
mediaeval قرون وسطی قرون وسطایی
medieval قرون وسطی قرون وسطایی
mediaeval ages قرون وسطی
medival ages قرون وسطی
Middle Ages قرون وسطی
the dark ages قرون وسطی
medizeval history تاریخ قرون وسطی
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
pennon پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
medievalist متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
ballistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
templar عضو فرقهای ازصلیبیون نظامی قرون وسطی
balistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
chien-assis [پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
tower house قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
canterius [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
cantherius [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
to be broken on the wheel روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
calf's tongue [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
controvrsism روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
warships کشتی جنگی ناو جنگی
warship کشتی جنگی ناو جنگی
galleass کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
merchantman کشتی بازرگانی
master mariner ناخدای کشتی بازرگانی
indiaman کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
navies کشتی جنگی
combatant vessel کشتی جنگی
battleship کشتی جنگی
war vessel کشتی جنگی
war ship کشتی جنگی
navy کشتی جنگی
battleships کشتی جنگی
longboat بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
polacre کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
polacca کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
armement مهمات کشتی جنگی
man of war کشتی جنگی رزمناو
ship of the line کشتی جنگی بزرگ
supercargo مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
orlop عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop deck عرشه زیرین کشتی جنگی
ward room اطاق افسران در کشتی جنگی
galleons کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
galleon کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
trireme کشتی جنگی روم و یونان باستان
prize کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizes کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizing کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
hush ship کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
letter of marque پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
capital ship کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
escry فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
battle drill مشق جنگی تمرین جنگی
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
mediate وسطی
centric وسطی
middle finger وسطی
meaner وسطی
mediates وسطی
mean وسطی
mediated وسطی
mediating وسطی
medial وسطی
median وسطی
meanest وسطی
after ages قرون آتیه
d. ages قرون دور
medius انگشت وسطی
mid میانی وسطی
mid- میانی وسطی
meddles میانی وسطی
middles میانی وسطی
meddled میانی وسطی
meddle میانی وسطی
middle succession توالی وسطی
middle میانی وسطی
medievalism عقاید قرون وسطایی
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
middle name نام وسطی-اسموسطین
middle lintel in window الت وسطی پنجره
medievalism دارای وضعیت قرون وسطایی
galligaskins نوعی جوراب یا پاپوش قرون 61 و 71
mediaevalism رسم ها وعقیدههای قرون میانه
mesoderm لایه وسطی جرثومه میانپوست
rigaudon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
minuet رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
backsteingotit [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
goliard دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
troubadour شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
troubadours شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
justiciar قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
chess board rug قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
cross-wing [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
traded بازرگانی
commercial <adj.> بازرگانی
commercial بازرگانی
trade بازرگانی
relating to business <adj.> بازرگانی
business <adj.> بازرگانی
mercantile agent بازرگانی
commerce بازرگانی
emporetic بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> بازرگانی
trading بازرگانی
mercantile بازرگانی
for-profit <adj.> بازرگانی
merchantry بازرگانی
trade secrets اسرار بازرگانی
balance of trade تراز بازرگانی
union <adj.> اتحادیه بازرگانی
maritime commerce بازرگانی دریایی
board of trade هیئت بازرگانی
domestic trade بازرگانی داخلی
bilateral trade بازرگانی دو طرفه
commercially از راه بازرگانی
sea borne commerce بازرگانی دردریا
quasi commercial شبه بازرگانی
quasi commercial نیمه بازرگانی
chamber of commerce اطاق بازرگانی
chamber of commerce اتاق بازرگانی
foreign trade بازرگانی خارجی
bill exchange برات بازرگانی
volume of trade حجم بازرگانی
mercantilism سیاست بازرگانی
business union اتحادیه بازرگانی
chamber of trade اتاق بازرگانی
merchant marine ناوگان بازرگانی
commercial banks بانکهای بازرگانی
trade secret اسرار بازرگانی
mart مرکز بازرگانی
business activity فعالیت بازرگانی
businesses موسسه بازرگانی
business fluctuations نوسانات بازرگانی
trade fairs نمایشگاه بازرگانی
trade fair نمایشگاه بازرگانی
commercial tax مالیات بازرگانی
commercial revolution انقلاب بازرگانی
business cycle دور بازرگانی
commercial representative نمایندگی بازرگانی
commercial policy سیاست بازرگانی
trades unions اتحادیه بازرگانی
commercial attache وابسته بازرگانی
internal trade بازرگانی داخلی
trade unions اتحادیه بازرگانی
trade union اتحادیه بازرگانی
business enterprise بنگاه بازرگانی
idiograph نشان بازرگانی
business موسسه بازرگانی
jobbing واسطه بازرگانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com