Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English
Persian
pirate
کشتی دزدان دریایی
pirated
کشتی دزدان دریایی
pirates
کشتی دزدان دریایی
pirating
کشتی دزدان دریایی
brigantine
کشتی دزدان دریایی
corsair
کشتی دزدان دریایی
marooner
کشتی دزدان دریایی
sea rover
کشتی دزدان دریایی
Search result with all words
walk the plank
<idiom>
مجبور به ترک کشتی بوسیله دزدان دریایی
Other Matches
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
jolly roger
پرچم دزدان دریایی
black flag
پرچم دزدان دریایی
crossbones
تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sea tail
بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
guardship
ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
shipyards
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyard
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
wet storage
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
Band of robbers. Gand of thieves.
دسته دزدان
flash house
جایگاه دزدان
thievish
درخور دزدان
argots
زبان ویژهء دزدان
jemmies
دیلم مخصوص دزدان
argot
زبان ویژهء دزدان
pedlar french
زبان ویژه دزدان
jemmy
دیلم مخصوص دزدان
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
prows
کشتی عرشه کشتی
prow
کشتی عرشه کشتی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sea born
دریایی
sharks
سگ دریایی
sea pier
سد دریایی
pelagian
دریایی
salty
دریایی
shark
سگ دریایی
dogfish
سگ دریایی
marine
دریایی
benthic
ته دریایی
nautical
دریایی
saltiest
دریایی
saltier
دریایی
naval
دریایی
marines
دریایی
maritime
دریایی
seas
دریایی
thalaesic
دریایی
sea
دریایی
thalassic
دریایی
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
otter
سمور دریایی
knots
میل دریایی
flag officer
افسر دریایی
fish hawk
دال دریایی
sea pad
ستاره دریایی
finger fish
ستاره دریایی
knots
گره دریایی
sirens
اژیر دریایی
siren
حوری دریایی
siren
اژیر دریایی
sirens
حوری دریایی
floating trade
تجارت دریایی
porpoises
گراز دریایی
holothurian
راب دریایی
hogfish
گراز دریایی
water spot
گردباد دریایی
way bill
بارنامه دریایی
gribble
موریانه دریایی
geographical mile
میل دریایی
fucus
کتانجک خس دریایی
floatplane
هواپیمای دریایی
holothurian
حلزون دریایی
fanal
فانوس دریایی
eagle fisher
عقاب دریایی
seabird
پرندهی دریایی
data mile
میل دریایی
daphne
حوری دریایی
seabirds
پرندهی دریایی
knot
میل دریایی
knot
گره دریایی
Naval blockade .
محاصره دریایی
d.j.'s locker
گودی دریایی
echinus
خارپوست دریایی
echinus
بلوط دریایی
erne
دال دریایی
sea swallow
چلچله دریایی
sea swallow
پرستوک دریایی
scray
چلچله دریایی
scray
پرستوک دریایی
salangane
چلچله دریایی
salangane
پرستوک دریایی
fairy bird
چلچله دریایی
evening naval twilight
غروب دریایی
evening naval twilight
شفق دریایی
erne
عقال دریایی
otters
سمور دریایی
porpoise
گراز دریایی
marooner
دزد دریایی
mark sensing
نشان دریایی
maritime trade
تجارت دریایی
maritime lien
امتیاز دریایی
maritime lien
برتری دریایی
maritime law
قوانین دریایی
maritime law
حقوق دریایی
maritime commerce
بازرگانی دریایی
mariner's compass
قطبنمای دریایی
medusa
ستاره دریایی
tinfish
اژدر دریایی
naval attache
وابسته دریایی
naval activity
یکان دریایی
nautical twilight
شفق دریایی
nautical terms
اصطلاحات دریایی
nautical slide rule
خط کش محاسبه دریایی
nautical chart
نقشه دریایی
nautical almanac
زیج دریایی
armada
نیروی دریایی
armadas
نیروی دریایی
thalassocracy
سلطه دریایی
thetis
حوری دریایی
marine sand
ماسه دریایی
marine regatta
ریل دریایی
cruise
سفر دریایی
light house
چراغ دریایی
cruised
سفر دریایی
light house
فار دریایی
cruises
سفر دریایی
cruising
سفر دریایی
usura maritima
رباخواری دریایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com