Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
arc elasticity of demand
کشش کمانی تقاضا
Other Matches
arc elasticity of demand
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
arcuate
کمانی
arch dam
سد کمانی
embowed
کمانی شکل
iridescent
رنگین کمانی
bowleg
پای کمانی
cord drill
مته کمانی
arcuate fasciculus
راه کمانی
arcuate nucleus
هسته کمانی
circular arc
کمانی از دایره
semilunar
کمانی قوسی
coping saw
اره کمانی
bow windows
پنجره پیش امده کمانی
bow window
پنجره پیش امده کمانی
valgue
دارای پای کمانی کجی پا
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
flat bow
کمانی که سرتاسر ان دارای یک ضخامت است
cantle
قسمت برامده کمانی عقب زین
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded
تقاضا کردن تقاضا
demand
تقاضا کردن تقاضا
demands
تقاضا کردن تقاضا
shift of a demand curve
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
requested
تقاضا
request
تقاضا
requisitions
تقاضا
postulating
تقاضا
postulates
تقاضا
postulated
تقاضا
postulate
تقاضا
requesting
تقاضا
exigence
تقاضا
requisitioning
تقاضا
requisitioned
تقاضا
requisition
تقاضا
importance
تقاضا
rogation
تقاضا
requests
تقاضا
solicitation
تقاضا
demanded
تقاضا
suits
تقاضا
suit
تقاضا
demands
تقاضا
prayers
تقاضا
suited
تقاضا
demand
تقاضا
prayer
تقاضا
sued
تقاضا کردن
claimed
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
demanded
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
requirement
تقاضا احتیاج
excess demand
فزونی تقاضا
offer and demand
عرضه و تقاضا
measurement of demand
تخمین تقاضا
sue
تقاضا کردن
sues
تقاضا کردن
suing
تقاضا کردن
law of demand
قانون تقاضا
income elasticity of demand
درامدی تقاضا
demand factors
عوامل تقاضا
demanded
تقاضا کردن
elasticity of demand
کشش تقاضا
demand shift
جابجائی تقاضا
demand curve
منحنی تقاضا
demand elasticity
کشش تقاضا
demand factor
ضریب تقاضا
demand schedule
جدول تقاضا
demand pattern
الگوی تقاضا
demand function
تابع تقاضا
demand shift
انتقال تقاضا
demand shift
تغییر تقاضا
demandant
تقاضا کننده
adjure
تقاضا کردن
demand
تقاضا کردن
demandable
قابل تقاضا
demand surface
میزان تقاضا
demand surface
سطح تقاضا
change in demand
تغییر تقاضا
demand side
طرف تقاضا
demand side
ستون تقاضا
demand management
مدیریت تقاضا
information on demand
اطلاعات با تقاضا
supply and demand
عرضه و تقاضا
requested
تقاضا خواسته
requesting
تقاضا خواسته
requisitions
چیزمورد تقاضا
requests
تقاضا خواسته
applications
فرم تقاضا
application
فرم تقاضا
within three days of demand
در طی سه روز پس از تقاضا
request
تقاضا خواسته
demands
تقاضا کردن
requisitioning
چیزمورد تقاضا
asked
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
peak demand
بیشترین تقاضا
requisitioning
تقاضا کردن
peak demand
حداکثر تقاضا
quantity of demand
مقدار تقاضا
applier
تقاضا کننده
requisitioned
تقاضا کردن
requisitioned
چیزمورد تقاضا
requisition
تقاضا کردن
requisition
چیزمورد تقاضا
on demand
بنا به تقاضا
pleas
تقاضا استدعا
plea
تقاضا استدعا
requisitions
تقاضا کردن
price elasticity of demand
کشش قیمتی تقاضا
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
on demand
به در خواست به مجرد تقاضا
demand paging
صفحه بندی تقاضا
requesting unit
یکان تقاضا کننده
request for proposal
تقاضا برای پیشنهاد
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
send away for something
<idiom>
تقاضا نامه نوشتن
supply and demand law
قانون عرضه و تقاضا
law of supply and demand
قانون عرضه و تقاضا
stock requisition
تقاضا جهت کالا
registrant
تقاضا ثبت کننده
demanded
مطالبه تقاضا کردن
indenting
تقاضا یاسفارش جنس
applicants
تقاضا کننده طالب
requesting
تقاضا برای چیزی
applicant
تقاضا کننده طالب
requests
تقاضا برای چیزی
demands
مطالبه تقاضا کردن
requested
تقاضا برای چیزی
soliciting
درخواست یا تقاضا کردن از
application
تقاضا برای چیز
indents
تقاضا یاسفارش جنس
applications
تقاضا برای چیز
indent
تقاضا یاسفارش جنس
request
تقاضا برای چیزی
adjure
به اصرار تقاضا کردن
solicited
درخواست یا تقاضا کردن از
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
cross elasticity of demand
کشش متقاطع تقاضا
demand for money
تقاضا برای پول
solicit
درخواست یا تقاضا کردن از
gluts
عرضه بیش از تقاضا
solicits
درخواست یا تقاضا کردن از
demand
مطالبه تقاضا کردن
money demand
تقاضا برای پول
glut
عرضه بیش از تقاضا
demand forecast
پیش بینی تقاضا
put in
تقاضا کردن پیشنهاد دادن
request for quotation
تقاضا برای اعلام قیمت
demands
تقاضا برای انجام چیزی
overload
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
demanded
تقاضا برای انجام چیزی
infinitely elastic demand curve
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
overloads
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloaded
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
demand
[of]
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
demand
تقاضا برای انجام چیزی
demanded
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
clamours
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamor
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
to invite somebody to do something
از کسی تقاضا انجام کاری را کردن
obtruding
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
invoking
تقاضا از کسی برای انجام کاری
obtrudes
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruded
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
invokes
تقاضا از کسی برای انجام کاری
clamouring
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
demands
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
clamoured
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamour
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
Application may be filed by ...
مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
invoke
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoked
تقاضا از کسی برای انجام کاری
applying
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applies
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-ups
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
demand factors
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
call up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
X series
تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
inquiry
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
layers
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
income elasticity of demand
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com