Total search result: 202 (7 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
capitalist countries |
کشورهای سرمایه داری |
|
|
Search result with all words |
|
first world |
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی |
Other Matches |
|
collapse capitalism |
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری |
capitalism |
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری |
marxist economics |
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد |
capitalism |
سرمایه داری |
anti capitalist |
ضد سرمایه داری |
mixed capitalism |
سرمایه داری مختلط |
bourgeoisie |
سرمایه داری بورژوازی |
capitalist system |
نظام سرمایه داری |
capitalistic |
منسوب به سرمایه داری |
capitalism |
رژیم سرمایه داری |
precapitalism |
پیش از سرمایه داری |
black capitalism |
سرمایه داری سیاه |
industrial capitalism |
سرمایه داری صنعتی |
advanced capitalism |
سرمایه داری پیشرفته |
precapitalism |
ماقبل سرمایه داری |
capitalization |
اعمال سیستم سرمایه داری |
laws of motion of capitalism |
قوانین حرکت سرمایه داری |
bourgeoisie |
سرمایه داری حکومت طبقه دوم |
free enterprise |
رقابت ازاد درسیستم سرمایه داری |
stagnation thesis |
تز انحطاط و ورشکستگی رژیم سرمایه داری |
developed countries |
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته |
advanced countries |
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته |
rio treaty |
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند |
dude ranch |
گله داری واسب سواری وحشم داری |
developing countries |
کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه |
statecraft |
کشور داری ملک داری |
You deserve it. |
حق داری ( استحقاق آنرا داری ) |
supply price of capital |
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری |
over capitalised |
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن |
capital stock |
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود |
capital consumption allowance |
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه |
liquidity trap |
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند |
disinvestment |
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری |
capitalization |
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه |
multiplier principle |
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد |
financier |
سرمایه دار سرمایه گذار |
financiers |
سرمایه دار سرمایه گذار |
capital gain |
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته |
residential investments |
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی |
acceleration principle |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
overcapitalization |
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی |
desired investment |
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر |
cooperative scorer |
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک |
unintended investment |
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده |
marginal utility of capital |
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه |
capital program |
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه |
registered capital |
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده |
poor countries |
کشورهای فقیر |
developed market economy countries |
کشورهای مرفه |
allied |
کشورهای هم پیمان |
less developed contries |
کشورهای کم رشد |
free world |
کشورهای غیرکمونیست |
uncomitted countries |
کشورهای غیرمتعهد |
overseas |
کشورهای بیگانه |
industrial nations |
کشورهای صنعتی |
backward countries |
کشورهای عقب مانده |
developing countries |
کشورهای در حال توسعه |
development countries |
کشورهای قابل توسعه |
retarded countries |
کشورهای عقب مانده |
The English speaking-countries. |
کشورهای انگلیسی زبان |
federalization |
تشکیل کشورهای متحد |
internationals |
مربوط به کشورهای مختلف |
international |
مربوط به کشورهای مختلف |
Underdeveloped ( backward) countries . |
کشورهای عقب افتاده |
underdeveloped countries |
کشورهای توسعه نیافته |
the united states of america |
ایالات یا کشورهای متحدامریکا |
allied headquarters |
قرارگاه کشورهای هم پیمان |
third world countries |
کشورهای جهان سوم |
cobb doglas production function |
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است |
pan americanism |
طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی |
overseas income |
درامد از کشور یا کشورهای خارجی |
OPEC |
سازمان کشورهای صادرکننده نفت |
third world economies |
اقتصاد کشورهای جهان سوم |
commonwealth games |
جام کشورهای مشترک المنافع |
orients |
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار |
orienting |
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار |
federated |
تشکیل کشورهای متحد دادن |
orient |
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار |
reactions from abroad |
واکنش مردم در کشورهای خارجی |
federative |
مبنی بر سازمان کشورهای متحد |
commonwealths |
کشورهای مشترک المنافع جمهور |
federate |
تشکیل کشورهای متحد دادن |
federating |
تشکیل کشورهای متحد دادن |
OAS |
مخفف سازمان کشورهای امریکایی |
commonwealth |
کشورهای مشترک المنافع جمهور |
federates |
تشکیل کشورهای متحد دادن |
organization of petroleum exporting cont |
سازمان کشورهای صادرکننده نفت |
less developed countries |
کشورهای کمتر توسعه یافته |
least developed countries |
پائین ترین کشورهای در حال توسعه |
isolationist |
طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر |
unicef (= united nations international |
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است |
developed market economy countries |
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی |
country file |
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند |
trade follows the flag |
تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان |
oil rich countries |
کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت |
seato forces |
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا |
pax britannica |
اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند |
e r p |
جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا |
Comparison with other countries is extremely interesting. |
مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است. |
satellite |
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی |
the big four |
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان |
satellites |
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی |
dumping |
فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی |
christian era |
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد |
enclaves |
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد |
rio treaty |
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا |
enclave |
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد |
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. |
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند. |
nordic council |
فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است |
blind man's buff |
از من داری |
grittiness |
شن داری |
tensility |
کش داری |
wet storage |
تر داری |
bigamy |
دو زن داری |
serrulation |
دندانه داری |
quartermasters |
سررشته داری |
thrift |
خانه داری |
retenv |
خود داری |
rhythmicity |
نواخت داری |
quartermaster |
سررشته داری |
self restraint |
خود داری |
menage |
خانه داری |
lucubration |
شب زنده داری |
angularity |
زاویه داری |
patchiness |
وصله داری |
vigils |
شب زنده داری |
notbility |
خانه داری |
wake |
شب زنده داری |
non commital |
خود داری |
waked |
شب زنده داری |
wakes |
شب زنده داری |
treasury |
خزانه داری |
slaveholding |
برده داری |
spinosity |
سیخ داری |
leasing |
اجاره داری |
blind mans buff |
ازمن داری |
bulkiness |
تنه داری |
bulkiness |
جثه داری |
treasury general |
خرانه داری کل |
pernoctation |
شب زنده داری |
tresury general |
خزانه داری کل |
trusteedhip |
امانت داری |
continenece |
خود داری |
conchiferous |
داری صدف |
viscosity |
شیره داری |
trusteeship |
امانت داری |
cellarge |
حق انبار داری |
treasurership |
خزانه داری |
bean caper |
پیرسن داری |
abstinence;or abstinency |
خود داری |
stigmatism |
خال داری |
incumbency |
عهده داری |
household art |
هنرخانه داری |
house work |
خانه داری |
fisk |
خزانه داری |
angularity |
گوشه داری |
angulation |
زاویه داری |
dry storage |
خشک داری |
bank protection |
ساحل داری |
creaminess |
خامه داری |
night waking |
شب زنده داری |
housekeeping |
خانه داری |
vigilance |
شب زنده داری |
bursary |
خزانه داری |
bursaries |
خزانه داری |
altruism |
همگونه داری |
communism |
مردم داری |
sang-froid |
خود داری |
sang froid |
خود داری |
slavery |
برده داری |
farming |
مزرعه داری |
tenancies |
اجاره داری |
tenancy |
اجاره داری |
wakefulness |
شب زنده داری |
tenure |
اجاره داری |
vigil |
شب زنده داری |
refusals |
خود داری رد |
charges |
عهده داری |
charge |
عهده داری |
fasting |
روزه داری |
leasehold |
اجاره داری |
Exchequer |
خزانه داری |
refusal |
خود داری رد |
How old are you?Whats your age? |
چند سال داری ؟ |
home economics |
اقتصاد خانه داری |
explicit rent |
اجاره داری کردن |
keepworthy |
قابل نگه داری |
land tenure |
اجاره داری زمین |
to rule the roast |
اختیار داری کردن |
attorn |
اجاره داری کردن |
bailment |
امانت داری سمساری |
baby-sitting |
بچه داری کردن |
baby-sits |
بچه داری کردن |
baby-sit |
بچه داری کردن |
baby-sat |
بچه داری کردن |
baby sit |
بچه داری کردن |
refrainment |
خود داری اجتناب |
To keep late nights [hours] |
شب زنده داری کردن |
light housekeeping |
کارهای خانه داری |
keep house |
خانه داری کردن |