Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
country of origin
کشور مبداء
Search result with all words
free on rail
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
Other Matches
base of origin
پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
true origin
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
zero
مبداء
zeroes
مبداء
zeros
مبداء
origins
مبداء
datum line
خط مبداء
origin
مبداء
source
مبداء
source code
کد مبداء
basic point
نقطه مبداء
base of origin
مبداء اصلی
source disk
دیسک مبداء
afterbrain
مبداء نخاع
jumping off place
نقطه یا مبداء
home address
نشانی مبداء
source
مایه مبداء
bench mark
شاخص مبداء
zero deflection
سمت مبداء
refrence axis
محور مبداء
certificate of origin
گواهی مبداء
certificate of origin
گواهینامه مبداء
domicile of origin
اقامتگاه مبداء
principal axis
محور مبداء
source program
برنامه مبداء
principle point
مبداء اصلی
departure station
مبداء حرکت
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
phase line
خط مبداء حرکت جنگی
extrinsic
دارای مبداء خارجی
prime meridian
نصف النهار مبداء
backstretch
خط سیرجهت مخالف مبداء مسابقه
prime meridian
نصف النهار مبداء یا گرینویچ
reference station
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
nonaligned
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
christian era
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
marshalling yard
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
demurrage
بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
soils
کشور
soiling
کشور
land n
کشور
territories
کشور
territory
کشور
fatherland
کشور
fatherlands
کشور
common wealth
کشور
soil
کشور
states
کشور
stated
کشور
nations
کشور
stating
کشور
state-
کشور
state
کشور
countries
کشور
country
کشور
nation
کشور
realms
کشور
realm
کشور
traitor to one's country
خائن به کشور
traitor to the countruy
خائن کشور
theocrat
خداوند کشور
the youth of the country
جوانان کشور
neighbouring country
[British E]
کشور همسایه
the superme court
دیوانعالی کشور
Spain
کشور اسپانیا
southland
کشور نیمروز
the play of europe
کشور سویس
neighboring state
[American E]
کشور همسایه
Belize
کشور بلیز
Bhutan
کشور بوتان
Botswana
کشور بوتسوانا
Burma
کشور برمه
Cambodia
کشور کامبوج
Cameroon
کشور کامرون
cloud-cuckoo-land
کشور پریون
Bangladesh
کشور بنگلادش
Bahrain
کشور بحرین
Albania
کشور آلبانی
Andorra
کشور آندورا
Angola
کشور انگولا
Argentina
کشور آرژانتین
Bahamas
کشور باهاما
bordering country
کشور همسایه
Colombia
کشور کلمبیا
Morocco
کشور مغرب
midland
داخله کشور
Liberia
کشور لیبریا
land of the rising sun
کشور ژاپن
Korea
کشور کره
kingdom
کشور قلمروپادشاهی
Hungary
مجارستان
[کشور]
independency
کشور مستقل
host nation
کشور میزبان
host country
کشور میزبان
ottoman
کشور عثمانی
sending state
کشور فرستنده
secretary of state for home affairs
وزیر کشور
sea power
کشور دریایی
respublica
کشور جمهوری
respublica
جمهوری کشور
Singapore
کشور سنگاپور
forwarding country
کشور فرستنده
per pais
بوسیله کشور
oversea
خارج از کشور
home country
کشور اصلی
New Zealand
کشور زلاندنو
Paraguay
کشور پاراگوئه
Peru
کشور پرو
Philippines
کشور فیلیپین
Portugal
کشور پرتغال
Qatar
کشور قطر
Rwanda
کشور رواندا
Senegal
کشور سنگال
Nicaragua
کشور نیکاراگوا
Niger
کشور نیجر
Nigeria
کشور نیجریه
Oman
کشور عمان
Pakistan
کشور پاکستان
interior ministry
وزارت کشور
Sierra Leone
کشور سیرالئون
Tunisia
کشور تونس
Uganda
کشور اوگاندا
Ukraine
کشور اوکرانی
Uruguay
کشور اوروگوئه
Venezuela
کشور ونزوئلا
Vietnam
کشور ویتنام
Zimbabwe
کشور زیمبابوه
Togo
کشور توگو
Thailand
کشور تایلند
Somalia
کشور سومالی
Sri Lanka
کشور سریلانکا
Sudan
کشور سودان
Suriname
کشور سورینام
Swaziland
کشور سوازیلند
Sweden
کشور سوئد
Tanzania
کشور تانزانیا
Zambia
کشور زامبیا
Nepal
کشور نپال
Costa Rica
کشور کاستاریکا
Guatemala
کشور گواتمالا
Guyana
کشور گیانا
Honduras
کشور هندوراس
Hungary
کشور مجارستان
Indonesia
کشور اندونزی
Jamaica
کشور جامائیکا
Kenya
کشور کنیا
Kiribati
کشور کیریباتی
Great Britain
کشور انگلیس
Ghana
کشور گانا
Cuba
کشور کوبا
Djibouti
کشور جی بوتی
Ecuador
کشور اکوادر
Eire
کشور ایرلند
Fiji
کشور فیجی
Finland
کشور فنلاند
Gabon
کشور گابن
Ghana
کشور غنا
Kuwait
کشور کویت
Laos
کشور لائوس
Lesotho
کشور لسوتو
in this country
<adv.>
در این کشور
in these parts
<adv.>
در این کشور
Namibia
کشور نامیبی
Myanmar
کشور میانمار
Mozambique
کشور موزامبیک
Libya
کشور لیبی
Luxembourg
کشور لوکزامبورگ
Malawi
کشور مالاوی
Malaysia
کشور مالزی
Maldives
کشور مالدیو
Mali
کشور مالی
Mexico
کشور مکزیک
Namibia
کشور نامیبیا
Holland
کشور هلند
traitor
خائن به کشور
America
کشور امریکا
fairyland
کشور پریان
fairylands
کشور پریان
Egypt
کشور مصر
deportation
اخراج از کشور
fisc
خزانه کشور
dependency
کشور غیرمستقل
dependencies
کشور غیرمستقل
Home Office
وزارت کشور
assyria
کشور اشور
attack origine
کشور اغازکننده تک
treason
خیانت به کشور
nationwide
در سرتاسر کشور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com