English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
reich کشور و امپراطوری المان
Other Matches
imperialism استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
locarno treaty بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
roman empire امپراطوری رم
Caesareans امپراطوری
Caesarean امپراطوری
emperorship امپراطوری
cesarian امپراطوری
ottoman امپراطوری عثمانی
caesarism حکومت امپراطوری
imperialize بصورت امپراطوری دراوردن
imperial امپراطوری مربوط به شاهنشاهی
imperial institute بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
particularism اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
cells المان
cell المان
element المان
Germany المان
elements المان
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
germanism طرفداری از المان
germanism المان گرایی
germanophil المان دوست
germanomania جنون المان مابی
finite element method روش المان محدود
locarno treaty پیمان منعقدبین المان
Germanic توتونیک وابسته به المان
teutonize ساکن المان کردن
heating element المان یا عنصر حرارتی
siegfried پهلوان افسانهای المان
low dutch زبان شمال المان و هلندی
reichstay نام مجلس قانونی المان
storm trooper گارد حمله المان نازی
swastika صلیب شکسته المان نازی
jute طایفهای از مردم سفلای المان
teutonism عقیده برتری نژادی المان
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
nazi عضو حزب نازی المان هیتلری
quality تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
singspiel نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
qualities تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
herr اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
rontgen نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
landwehr بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
rapallo treaty قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
potsdom agreement موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
tour de france مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
dunkrik treaty معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
land n کشور
fatherlands کشور
fatherland کشور
soils کشور
territory کشور
territories کشور
common wealth کشور
country کشور
realm کشور
state- کشور
state کشور
states کشور
soil کشور
soiling کشور
nations کشور
stating کشور
nation کشور
countries کشور
realms کشور
stated کشور
ems dispatch تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
sending state کشور فرستنده
Mexico کشور مکزیک
traitor to one's country خائن به کشور
friendly state کشور خودی
Malaysia کشور مالزی
friendly state کشور دوست
Holland کشور هلند
Mozambique کشور موزامبیک
Myanmar کشور میانمار
traitor to the countruy خائن کشور
Maldives کشور مالدیو
Spain کشور اسپانیا
Mali کشور مالی
great power کشور با قدرت
secretary of state for home affairs وزیر کشور
sea power کشور دریایی
Albania کشور آلبانی
Andorra کشور آندورا
high court of دیوانعالی کشور
southland کشور نیمروز
forwarding country کشور فرستنده
Namibia کشور نامیبی
Egypt کشور مصر
Peru کشور پرو
Philippines کشور فیلیپین
Portugal کشور پرتغال
the superme court دیوانعالی کشور
Qatar کشور قطر
Rwanda کشور رواندا
the play of europe کشور سویس
department of the enterior وزارت کشور
Senegal کشور سنگال
Paraguay کشور پاراگوئه
the youth of the country جوانان کشور
Namibia کشور نامیبیا
fisc خزانه کشور
Nepal کشور نپال
Oman کشور عمان
theocrat خداوند کشور
New Zealand کشور زلاندنو
Nicaragua کشور نیکاراگوا
Niger کشور نیجر
Nigeria کشور نیجریه
Pakistan کشور پاکستان
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
home country کشور اصلی
Cuba کشور کوبا
Great Britain کشور انگلیس
Cameroon کشور کامرون
per pais بوسیله کشور
Cambodia کشور کامبوج
Burma کشور برمه
Liberia کشور لیبریا
Botswana کشور بوتسوانا
Guatemala کشور گواتمالا
land of the rising sun کشور ژاپن
Djibouti کشور جی بوتی
Guyana کشور گیانا
Ghana کشور گانا
cloud-cuckoo-land کشور پریون
Colombia کشور کلمبیا
Ecuador کشور اکوادر
ottoman کشور عثمانی
Eire کشور ایرلند
Morocco کشور مغرب
midland داخله کشور
Fiji کشور فیجی
Costa Rica کشور کاستاریکا
Finland کشور فنلاند
Gabon کشور گابن
oversea خارج از کشور
Ghana کشور غنا
Bhutan کشور بوتان
Korea کشور کره
Laos کشور لائوس
Lesotho کشور لسوتو
Bahamas کشور باهاما
Argentina کشور آرژانتین
Libya کشور لیبی
Angola کشور انگولا
host nation کشور میزبان
host country کشور میزبان
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
independency کشور مستقل
Kuwait کشور کویت
respublica کشور جمهوری
Honduras کشور هندوراس
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Belize کشور بلیز
Bangladesh کشور بنگلادش
Hungary کشور مجارستان
Indonesia کشور اندونزی
Jamaica کشور جامائیکا
Bahrain کشور بحرین
Kenya کشور کنیا
Kiribati کشور کیریباتی
respublica جمهوری کشور
Malawi کشور مالاوی
ministry of the interior وزارت کشور
fairyland کشور پریان
neighbouring country [British E] کشور همسایه
Greece کشور یونان
neighboring state [American E] کشور همسایه
bordering country کشور همسایه
traitors خائن به کشور
traitor خائن به کشور
treason خیانت به کشور
nationwide در سرتاسر کشور
expulsions اخراج از کشور
expulsion اخراج از کشور
fairylands کشور پریان
Home Office وزارت کشور
interior ministry وزارت کشور
mother country کشور اصلی
mother countries کشور اصلی
in these parts <adv.> در این کشور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com