English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
Other Matches
czecho slovak چکوسلواکی
czech اهل چکوسلواکی
czech زبان چکوسلواکی
slovak نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
soils کشور
soiling کشور
soil کشور
territories کشور
fatherland کشور
nation کشور
common wealth کشور
countries کشور
fatherlands کشور
country کشور
state کشور
stating کشور
land n کشور
territory کشور
states کشور
nations کشور
realm کشور
realms کشور
state- کشور
stated کشور
Qatar کشور قطر
Portugal کشور پرتغال
Rwanda کشور رواندا
Philippines کشور فیلیپین
Sierra Leone کشور سیرالئون
department of the enterior وزارت کشور
country of origin کشور مبداء
Senegal کشور سنگال
ottoman کشور عثمانی
high court of دیوانعالی کشور
Singapore کشور سنگاپور
Uruguay کشور اوروگوئه
Venezuela کشور ونزوئلا
Vietnam کشور ویتنام
attack origine کشور اغازکننده تک
Colombia کشور کلمبیا
Zambia کشور زامبیا
assyria کشور اشور
Zimbabwe کشور زیمبابوه
America کشور امریکا
cloud-cuckoo-land کشور پریون
Great Britain کشور انگلیس
Tunisia کشور تونس
Somalia کشور سومالی
Sri Lanka کشور سریلانکا
Cuba کشور کوبا
Sudan کشور سودان
Suriname کشور سورینام
Swaziland کشور سوازیلند
Sweden کشور سوئد
Tanzania کشور تانزانیا
Canada کشور کانادا
Thailand کشور تایلند
Togo کشور توگو
Costa Rica کشور کاستاریکا
Uganda کشور اوگاندا
Eire کشور ایرلند
Indonesia کشور اندونزی
Ecuador کشور اکوادر
Jamaica کشور جامائیکا
Kenya کشور کنیا
independency کشور مستقل
Kiribati کشور کیریباتی
Kuwait کشور کویت
Laos کشور لائوس
host nation کشور میزبان
host country کشور میزبان
Lesotho کشور لسوتو
Hungary کشور مجارستان
Honduras کشور هندوراس
Guyana کشور گیانا
midland داخله کشور
Fiji کشور فیجی
Finland کشور فنلاند
Gabon کشور گابن
Ghana کشور غنا
Liberia کشور لیبریا
Ghana کشور گانا
land of the rising sun کشور ژاپن
Guatemala کشور گواتمالا
Korea کشور کره
Morocco کشور مغرب
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Libya کشور لیبی
home country کشور اصلی
Namibia کشور نامیبی
Namibia کشور نامیبیا
Nepal کشور نپال
New Zealand کشور زلاندنو
Nicaragua کشور نیکاراگوا
Niger کشور نیجر
Nigeria کشور نیجریه
Oman کشور عمان
Pakistan کشور پاکستان
Egypt کشور مصر
Djibouti کشور جی بوتی
Paraguay کشور پاراگوئه
fisc خزانه کشور
Myanmar کشور میانمار
Mozambique کشور موزامبیک
Holland کشور هلند
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
Malawi کشور مالاوی
Greece کشور یونان
great power کشور با قدرت
Malaysia کشور مالزی
Maldives کشور مالدیو
friendly state کشور خودی
friendly state کشور دوست
Mali کشور مالی
Mexico کشور مکزیک
forwarding country کشور فرستنده
Peru کشور پرو
oversea خارج از کشور
sending state کشور فرستنده
treason خیانت به کشور
nationwide در سرتاسر کشور
expulsions اخراج از کشور
expulsion اخراج از کشور
Spain کشور اسپانیا
the youth of the country جوانان کشور
the superme court دیوانعالی کشور
the play of europe کشور سویس
traitor خائن به کشور
traitors خائن به کشور
traitor to the countruy خائن کشور
secretary of state for home affairs وزیر کشور
neighbouring country [British E] کشور همسایه
neighboring state [American E] کشور همسایه
bordering country کشور همسایه
traitor to one's country خائن به کشور
theocrat خداوند کشور
southland کشور نیمروز
Cameroon کشور کامرون
stating جمهوری کشور
states جمهوری کشور
stated جمهوری کشور
state- جمهوری کشور
Hungary مجارستان [کشور]
deportation اخراج از کشور
state جمهوری کشور
Belize کشور بلیز
respublica جمهوری کشور
inland درون کشور
ministry of the interior وزارت کشور
Home Office وزارت کشور
mother country کشور اصلی
Botswana کشور بوتسوانا
Argentina کشور آرژانتین
Bhutan کشور بوتان
dependencies کشور غیرمستقل
Bangladesh کشور بنگلادش
dependency کشور غیرمستقل
Bahrain کشور بحرین
turkeys کشور ترکیه
turkey کشور ترکیه
Bahamas کشور باهاما
mother countries کشور اصلی
abroad خارج از کشور
in this country <adv.> در این کشور
fairylands کشور پریان
fairyland کشور پریان
respublica کشور جمهوری
in these parts <adv.> در این کشور
interior ministry وزارت کشور
Burma کشور برمه
Angola کشور انگولا
Andorra کشور آندورا
Albania کشور آلبانی
Ukraine کشور اوکرانی
per pais بوسیله کشور
Cambodia کشور کامبوج
sea power کشور دریایی
Burkina Faso کشور بورکینا فاسو
the country is ours کشور مال ما است
upcountry درداخل یا درون کشور
United Kingdom کشور متحده پادشاهی
title of territory مالکیت قلمرو کشور
traitor to the countruy خائن نسبت به کشور
up country نواحی داخل کشور
Antigua and Barbuda کشور آنتیگوا و باربوداس
Barbados کشور بار بادوس
Cape Verde کشور کیپ ورد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com