English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
charly horse کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
Other Matches
tonicity کشیدگی طبیعی عضله
tonus کشیدگی طبیعی عضله
hamstring pull کشیدگی عضله پشت ران
tone کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
tones کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
charley horse کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
cramps گرفتگی عضله
cramp گرفتگی عضله
archer's paralysis گرفتگی عضله کمانگیر
cramp in the leg گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
evertor عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
strains کشیدگی
kurtosis کشیدگی
elongation کشیدگی
strain کشیدگی
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
angle strain کشیدگی زاویهای
tows کشش کشیدگی
tautness کشیدگی وسفتی
strain energy انرژی کشیدگی
stretch reflex بازتاب کشیدگی
tow کشش کشیدگی
transannular strain کشیدگی دو سر حلقه
introversion بدرون کشیدگی
pretensioning پیش کشیدگی
bulk density چگالی کشیدگی
bulk modulus ضریب کشیدگی
traction sensation احساس کشیدگی پوست
muscle tonus کشیدگی طبیعی عضلانی
pretension method روش پیش کشیدگی
ring strain theory نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
baeyer strain theory نظریه کرنش- کشیدگی بایر
narrowing بهم کشیدگی ساقه یا دهنه جوراب
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
muscles عضله
triceps عضله سه سر
muscle عضله
thews عضله
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
sweeny فلج عضله
extensor عضله بازکننده
flexor عضله خم کننده
protractors عضله ممدده
sweeney فلج عضله
protractor عضله ممدده
trapezius عضله ذوذنقه
antagonist عضله مخالف
ejaculator عضله انزال
flexor عضله تاکننده
tensor عضله ممدده
biceps عضله دوسر
pronator عضله مکبه
orbicular muscle عضله باسطه
transverse عضله مستعرضه
benders عضله خم کننده
sartorius عضله خیاطه
antagonists عضله مخالف
splenius عضله محرکه
myography عضله نگاری
myograph عضله نگار
stabilizer muscule عضله نگاهدارنده
bender عضله خم کننده
smooth muscule عضله صاف
humeri استخوان عضله
humerus استخوان عضله
humeruses استخوان عضله
adducent muscle عضله مقربه
tics پرش عضله
tic پرش عضله
agonist muscle عضله موافق
ciliary muscle عضله مژگانی
myalgia درد عضله
mugginess گرفتگی
fouling گرفتگی
eclipse گرفتگی
spasms گرفتگی
spasm گرفتگی
inurement خو گرفتگی
decongestant گرفتگی بر
decongestants گرفتگی بر
unstuck بی گرفتگی
haziness مه گرفتگی
mud silting گل گرفتگی
melancholia گرفتگی
addicts : خو گرفتگی
addict خو گرفتگی
eclipsed گرفتگی
eclipses گرفتگی
eclipsing گرفتگی
blocking up گرفتگی
sultriness گرفتگی
crick گرفتگی
mistiness مه گرفتگی
stasis گرفتگی
congestion گرفتگی
mud filling گل گرفتگی
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
myocardium عضله قلب میان دل
tonus خاصیت انقباض عضله
myosin پروتئین اساسی عضله
crick انقباض عضله پیداکردن
pulled muscle عضله کشیده شده
psoas عضله قطن پیسواس
sphincter عضله تنگ کننده
supinator عضله مدیره بخارج
stabilizer muscule عضله ثابت کننده
supinator muscle عضله برون گردان
relaxes ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing ازاد و شل شدن عضله ها
relax ازاد و شل شدن عضله ها
injured muscle عضله اسیب دیده
complexus عضله پهن گردن
lobes بخشی از عضله یا مغز
lobe بخشی از عضله یا مغز
calf machine دستگاه پرورش عضله
abductors عضله دور کننده
adductor عضله نزدیک کننده
abductor عضله دور کننده
birth mark ماه گرفتگی
coprostasis شکم گرفتگی
mant زبان گرفتگی
cramps گرفتگی عضلانی
myoclonus گرفتگی عضلانی
fouling لای گرفتگی
aggradation شن گرفتگی برنهاد
fouling جرم گرفتگی
morphiomania خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness کوه گرفتگی
silting up لای گرفتگی
cramp گرفتگی عضلانی
dust laden خاک گرفتگی
lunar eclipse ماه گرفتگی
grubbiness گرم گرفتگی
graphospasm گرفتگی دست
sea sickness دریا گرفتگی
eclipse of the sun خورشید گرفتگی
inundation سیل اب گرفتگی
incurrence تعلق گرفتگی
writer's cramp دست گرفتگی
roup گرفتگی صدا
eclipse of sun افتاب گرفتگی
sand filling ماسه گرفتگی
epicardium قسمت خارجی عضله قلب
crimp پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps پیچش وانقباض عضله درخواب
external rectus عضله مستقیم برون چشمی
systremma [leg cramps] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
obstructions جلو گیری گرفتگی
vaginismus گرفتگی عضلات مهبل
obstruction جلو گیری گرفتگی
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
opiumism خو گرفتگی بکشیدن افیون
aggradation فراسازی ماسه گرفتگی
vaginism گرفتگی عضلات مهبل
eclipse of the moon ماه گرفتگی انخساف
hoarseness گرفتگی صدا یا سینه
contretemps بدشانسی گرفتگی حالت
levator عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
d. muscle ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
masseter ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
myoglobin پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
isokinetic exercise تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی
iodism خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmarks علامت ماه گرفتگی بر بدن
birthmark علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com