Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
procurator general
کفیل خزانه داری
Other Matches
Exchequer
خزانه داری
bursary
خزانه داری
bursaries
خزانه داری
treasury
خزانه داری
fisk
خزانه داری
treasurership
خزانه داری
tresury general
خزانه داری کل
chest
تابوت خزانه داری
Chancellor of the Exchequer
وزیر خزانه داری
chests
تابوت خزانه داری
Chancellors of the Exchequer
وزیر خزانه داری
Treasury Department
اداره خزانه داری
[ در آمریکا]
multipe expansion of credit
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
dude ranch
گله داری واسب سواری وحشم داری
You deserve it.
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
statecraft
کشور داری ملک داری
sponsoring
کفیل
procurators
کفیل
sureties
کفیل
surety
کفیل
sponsors
کفیل
bailsman
کفیل
procurator
کفیل
sponsor
کفیل
acting manager
کفیل
personal surety
کفیل
bondsman
کفیل
warrantor
کفیل
on bail
به قید کفیل
guarantors
کفیل متعهد
stand bail
کفیل شدن
guarantor
کفیل متعهد
give bail
کفیل کردن
breadwinner
کفیل خرج
breadwinners
کفیل خرج
bond
قرارداد کفیل
acting
کفیل متصدی
acting minister
کفیل وزارتخانه
collapse capitalism
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
bail
کفیل گرفتن تسمه
go bail for someone
کفیل کسی شدن
internuncio
کفیل سفارت پاپ
acting minister of war
کفیل وزیر جنگ
locumtenens
کفیل جانشین موقت
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
release on bail
به قید کفیل ازاد کردن
bail
بقید کفیل ازاد کردن
bail out
به قید کفیل ازاد کردن
sponsor
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsors
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
bail out
به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
treasures
خزانه
reservoirs
خزانه
storage
خزانه
treasured
خزانه
Exchequer
خزانه
warison
خزانه
treasure
خزانه
treasure trove
خزانه
magazines
خزانه
treasury
خزانه
repertoire
خزانه
magazine
خزانه
reservoir
خزانه
treasuring
خزانه
fisk
خزانه
thesauruses
خزانه
depository
خزانه
repertory
خزانه
thesaurus
خزانه
receivers
جعبه خزانه
magazine
خزانه فشنگ
chambers
خزانه لوله
purse
وجوهات خزانه
magazines
خزانه فشنگ
necks
خزانه فشنگ
behavior repertoire
خزانه رفتار
treasury bonds
اسناد خزانه
receiver
جعبه خزانه
storage level
تراز خزانه
treasury securities
اسناد خزانه
treasury bill
اسناد خزانه
treasury
گنج خزانه
great chamberlain
خزانه دار کل
fisc
خزانه کشور
chamber
خزانه لوله
neck
خزانه فشنگ
pursed
وجوهات خزانه
vesturer
خزانه دار
coffers
خزانه وجوه
questor
خزانه دار
treasury warrant
گواهی خزانه
government treasury
خزانه دولت
quaestor
خزانه دار
treasurer
خزانه دار
chamberlains
خزانه دار
treasurers
خزانه دار
purses
وجوهات خزانه
pursing
وجوهات خزانه
tree farm
خزانه درخت
chamberlain
خزانه دار
the public purse
خزانه ملی
coffer
خزانه وجوه
treasury bills
اسناد خزانه
magazine gun or rifle
تفنگ خزانه دار
magazine gun
تفنگ خزانه دار
over and under
تفنگ دو لوله دو خزانه
chamber
خزانه فشنگ در اسلحه
leakages
به خزانه وارد نمیشود
bursar
صندوقدار خزانه دار
leakage
به خزانه وارد نمیشود
chambers
خزانه فشنگ در اسلحه
bursars
صندوقدار خزانه دار
Exchequer
مالیه خزانه دار پادشاهی
treasury note
اسکناس صادره از طرف خزانه
capitalism
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
treasurers
مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
treasurer
مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
bigamy
دو زن داری
tensility
کش داری
grittiness
شن داری
blind man's buff
از من داری
wet storage
تر داری
trusteedhip
امانت داری
continenece
خود داری
trusteeship
امانت داری
conchiferous
داری صدف
blind mans buff
ازمن داری
spinosity
سیخ داری
cellarge
حق انبار داری
bulkiness
تنه داری
bulkiness
جثه داری
stigmatism
خال داری
patchiness
وصله داری
vigilance
شب زنده داری
creaminess
خامه داری
notbility
خانه داری
charges
عهده داری
tenancies
اجاره داری
tenancy
اجاره داری
lucubration
شب زنده داری
incumbency
عهده داری
pernoctation
شب زنده داری
house work
خانه داری
viscosity
شیره داری
household art
هنرخانه داری
refusal
خود داری رد
refusals
خود داری رد
fasting
روزه داری
non commital
خود داری
dry storage
خشک داری
charge
عهده داری
thrift
خانه داری
leasehold
اجاره داری
retenv
خود داری
wakefulness
شب زنده داری
night waking
شب زنده داری
capitalism
سرمایه داری
rhythmicity
نواخت داری
menage
خانه داری
serrulation
دندانه داری
vigil
شب زنده داری
treasury general
خرانه داری کل
quartermaster
سررشته داری
wakes
شب زنده داری
quartermasters
سررشته داری
waked
شب زنده داری
self restraint
خود داری
wake
شب زنده داری
vigils
شب زنده داری
leasing
اجاره داری
abstinence;or abstinency
خود داری
tenure
اجاره داری
farming
مزرعه داری
anti capitalist
ضد سرمایه داری
angulation
زاویه داری
angularity
زاویه داری
slaveholding
برده داری
bank protection
ساحل داری
slavery
برده داری
angularity
گوشه داری
bean caper
پیرسن داری
sang froid
خود داری
sang-froid
خود داری
communism
مردم داری
altruism
همگونه داری
housekeeping
خانه داری
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
precapitalism
ماقبل سرمایه داری
spatiality
فضا داری فضائیت
precapitalism
پیش از سرمایه داری
light housekeeping
کارهای خانه داری
refrainment
خود داری اجتناب
housekeep
خانه داری کردن
to govern one's passions
خود داری کردن
nolle proseequi
خود داری از پی کرد
mixed capitalism
سرمایه داری مختلط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com