Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English
Persian
insulation class
کلاس ایزولاسیون
Other Matches
isolation
ایزولاسیون
leakage current
جریان ایزولاسیون
internal insulation
ایزولاسیون داخلی
grid insulation
ایزولاسیون شبکه
insulation voltage
ولتاژ ایزولاسیون
insulation defect
نقص ایزولاسیون
insulation current
جریان ایزولاسیون
insulation level
سطح ایزولاسیون
insulance
مقاومت ایزولاسیون
insulativity
مقاومت ایزولاسیون مخصوص
insulation measurement
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
insulation detector
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
homeroom
کلاس
cl
کلاس
schoolrooms
کلاس
schoolroom
کلاس
grade
کلاس
grades
کلاس
classes
کلاس
classing
کلاس
classed
کلاس
class
کلاس
lower class
بی کلاس
[در جامعه]
]
کلاس درس
surveillant
مبصر کلاس
classroom
کلاس درس
formroom
کلاس درس
underclass
بی کلاس
[در جامعه]
schoolroom
کلاس درس
form room
[British
کلاس درس
first class
فرست کلاس
economy class
اکونومی کلاس
skull practice
کلاس اموزشی
subclass
بی کلاس
[در جامعه]
grades
کلاس کیفیت
summer school
کلاس تابستانی
classrooms
کلاس درس
summer schools
کلاس تابستانی
classroom
کلاس درس
he stands first in his class
او در کلاس خود
grade
کلاس کیفیت
homeroom
کلاس درس
classifications
روش کلاس بندی
insulation class
کلاس عایق بندی
classification
روش کلاس بندی
surveyors
مبصر کلاس پیمایشگر
surveyor
مبصر کلاس پیمایشگر
insulation
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulation test
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
hit the books
<idiom>
برای کلاس آماده شدن
He is at the bottom of the class.
اوشاگرد آخر کلاس است
classed
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classes
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classing
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
day schools
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
I benefited greatly from the english course.
از کلاس انگلیسی استفاده فراوانی بردم .
class
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
The professor stepped into the classroom.
استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
day school
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
inheritances
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
sub-
تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
inheritance
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
inherit
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inheriting
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
inherits
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resident school
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
taxi dancer
دختری که در کلاس رقص یاکاباره در مقابل پول بامشتریان دیگر میرقصد
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
high class communication set
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
work sheet
کار در کلاس برگ کار
classifies
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com