English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
English Persian
setting کلاف
settings کلاف
hasp کلاف
hasps کلاف
strap کلاف
straps کلاف
hank کلاف
hanks کلاف
ran کلاف
skein کلاف
skeins کلاف
cradling کلاف
fetterlock کلاف
mud sill کلاف
Other Matches
skein کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
skeins کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
filature کلاف کشی
idle turn کلاف مرده
spreader پخش کن کلاف
hank کلاف کردن
battery cradle کلاف باتری
ran حلقه کلاف .
cradle کلاف سر ستون
cradled کلاف سر ستون
hanks کلاف کردن
cradles کلاف سر ستون
frame of hachsaw کلاف اره چکی
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
clew بشکل کلاف یاگلوله نخ درامدن
free legged بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانی
abrash دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
drafting [کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com