English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (2 milliseconds)
English Persian
snowcap کلاهک برفی
Other Matches
cocked hats کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
cocked hat کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
snow shoe برفی
snowy برفی
snowslide سرسره برفی
snowcap قله برفی
snow-white سفید برفی
snowmen ادم برفی
snow cave اتاق برفی
snowman ادمک برفی
snowman ادم برفی
calotte قله برفی
snowcap کلاله برفی
deadman کارگاه برفی
snowmen ادمک برفی
weasels سورتمه برفی
weasel سورتمه برفی
snowshoe کفش برفی
snowshed سایبان برفی
snowmobile اتومبیل برفی
harnessed پوشش کفش برفی
harness پوشش کفش برفی
harnessing پوشش کفش برفی
glissade سرخوردن روی شیب برفی
corn snow برفی که دانه بندی درشت دارد
snowshoe کفش اسکی باکفش برفی راه رفتن
cupule کلاهک
warheads کلاهک
crown top کلاهک
cap wale کلاهک
warhead کلاهک
capped کلاهک
cap کلاهک
collar کلاهک
overhangs کلاهک
lid کلاهک
helmets کلاهک
helmet کلاهک
bonnets کلاهک
hood کلاهک
overhang کلاهک
head stock کلاهک
hoods کلاهک
lids کلاهک
bonnet کلاهک
tegmentum کلاهک
pileate دارای کلاهک
tallboy کلاهک دودکش
blasting cap کلاهک چاشنی
pile cap کلاهک شمع
detonation cap کلاهک چاشنی
detonation cap کلاهک منفجرکننده
glans کلاهک احلیل
cucullate کلاهک دار
ignition cap کلاهک چاشنی
mushromm could کلاهک اتمی
blind flange فلانژ کلاهک
blasting cap کلاهک منفجرکننده
gas cap کلاهک گاز
lidding film کلاهک لیوان
ice-cap کلاهک یخی
ice-caps کلاهک یخی
ice cap کلاهک یخی
chimney pot کلاهک دودکش
hoods کلاهک دودکش
chimney pots کلاهک دودکش
warhead کلاهک جنگی
bonnets کلاهک دودکش
hood کلاهک دودکش
percussion cap کلاهک ضربتی
bonnet کلاهک دودکش
warheads کلاهک جنگی
percussion caps کلاهک ضربتی
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
door lintel نعل درگاه کلاهک
false ogive روکش کلاهک گلوله
trucking کلاهک بالای دکل
trucks کلاهک بالای دکل
hood روپوش کلاهک دودکش
igniting fuze کلاهک مشتعل کننده
ignition cap کلاهک مشتعل کننده
hoods روپوش کلاهک دودکش
truck کلاهک بالای دکل
trucked کلاهک بالای دکل
abat vent کلاهک دودکش بخاری
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
armor piercing capped دارای کلاهک ثاقب
warheads کلاهک موشک سر جنگی
hood کلاهک دودکش [شیمی]
cap nut مهره کلاهک دار
noses دماغه کلاهک موشک
warhead کلاهک موشک سر جنگی
dome کلاهک دودکش [شیمی]
nose دماغه کلاهک موشک
cowel کلاهک دودکش دار
bonnets کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
hood کلاهک کاپوت ماشین روپوش
coupling base اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
bonnet کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
lower fungus قارچ بدون کلاهک هاگ
hoods کلاهک کاپوت ماشین روپوش
igniter خرج مشتعل کننده کلاهک منفجرکننده
domes کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
air defense weapon control case روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
hound dog موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
coupling base وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
minuteman نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
titans نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titan نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
sprinted نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
dart پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
lids کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lid کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
darted پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darting پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
mine casemate بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
countersink خزانه نمودن کلاهک دار کردن خزینه دار کردن خزینه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com