Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (12 milliseconds)
English
Persian
fraud
کلاه برداری
frauds
کلاه برداری
swindle
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
swindles
کلاه برداری
fraudulence
کلاه برداری
gaud
کلاه برداری
rip-off
کلاه برداری
rip-offs
کلاه برداری
Search result with all words
defraud
کلاه برداری کردن
defrauded
کلاه برداری کردن
defrauding
کلاه برداری کردن
defrauds
کلاه برداری کردن
gross f.
کلاه برداری بزرگ
salami technique
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
with intent to defraud
بقصد کلاه برداری
Other Matches
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
cask
کلاه جنگی کلاه خود
casks
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
panache
پر کلاه
ice cap
یخ کلاه
jack a dandy
کج کلاه
head piece
کلاه
ice-cap
یخ کلاه
ice-caps
یخ کلاه
capped
کلاه
cappa
کلاه
hat
کلاه
hats
کلاه
chapeau
کلاه
headgear
کلاه
pompom
گل کلاه
bilk
کلاه سر
aigret
گل کلاه
pretty fellow
کج کلاه
beau
کج کلاه
nightcap
شب کلاه
opera hat
کلاه له شو
nightcaps
شب کلاه
cap
کلاه
pergola
کلاه فرنگی
petasus
کلاه بالدار
hats
کلاه کاردینالی
pavilion
کلاه فرنگی
helmet
کلاه خود
bonnet
کلاه سرگذاشتن
bonnets
کلاه سرگذاشتن
helmet liner
کلاه فیبری
pitch cap
کلاه زفت
kepi
کلاه کپی
peruke
کلاه گیس
snowcap
برف کلاه
helmets
کلاه خود
high hat
کلاه بلند
mutch
کلاه کتانی
pergolas
کلاه فرنگی
helmet
کلاه اهنی
helmets
کلاه اهنی
miyred
کلاه دار
periwig
کلاه گیس
helmet liner
کلاه کاسک
pavilions
کلاه فرنگی
hat tree
کلاه اویز
hat in hand
کلاه دردست
cockade
نشان کلاه
skullcaps
کلاه بره
beret
کلاه بره
casque
کلاه خود
hood
کلاه خود
hood
کلاه اهنی
black cap
کلاه سیاه
hoods
کلاه خود
hoods
کلاه اهنی
belvidere
کلاه فرنگی
belvedere
کلاه فرنگی
bareheaded
بدون کلاه
mantle
کلاه توری
berets
کلاه بره
mantles
کلاه توری
tiaras
کلاه پادشاهی
hatboxes
جعبه کلاه
crush hat
کلاه بازیگرخانه
d's cap
کلاه قیفی
hat block
قالب کلاه
hat
کلاه کاردینالی
wig
کلاه گیس
wigs
کلاه گیس
balaclavas
کلاه دوچشمی
balaclava
کلاه دوچشمی
cock
کج نهادگی کلاه
cocking
کج نهادگی کلاه
galea
کلاه خود
cocks
کج نهادگی کلاه
streamers
نوارلباس یا کلاه
fop
کج کلاه ابله
streamer
نوارلباس یا کلاه
skullcap
کلاه بره
fools cap
کلاه قیفی
door lintel
کلاه چهارچوب
Welsh
کلاه گذاشتن
hatbox
جعبه کلاه
postiche
کلاه گیس
crash helmets
کلاه ایمنی
capping
کلاه سازی
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
milliner
کلاه فروش
milliners
کلاه فروش
plume
پر کلاه زنان تل
plumes
پر کلاه زنان تل
avant-sorps
کلاه فرنگی
tiara
کلاه پادشاهی
panama hat
کلاه پاناما
polls
راس کلاه
polled
راس کلاه
poll
راس کلاه
tricone
کلاه سه ترک
tricorn
کلاه سه ترک
caskets
کلاه خدمت
hairpiece
کلاه گیس
hairpieces
کلاه گیس
hatpin
گیرهی کلاه
hatpins
گیرهی کلاه
stetson
کلاه کابوی
bathing caps
کلاه حمام
stetson
کلاه وسترن
bathing cap
کلاه حمام
stetsons
کلاه کابوی
welch
کلاه گذاشتن
uncap
کلاه از سر برداشتن
stetsons
کلاه وسترن
trilbies
کلاه شاپو
casket
کلاه خدمت
hatter
کلاه فروش
fraudulent
کلاه بردار
swindler
کلاه بردار
panama hats
کلاه پاناما
swindlers
کلاه گذار
swindler
کلاه گذار
swindlers
کلاه بردار
steel cap
کلاه فولادی
rug
[American E]
کلاه گیس
summer house
کلاه فرنگی
steel helmet
کلاه اهنی
service cap
کلاه خدمت
balaclava
نوعی کلاه اسکی
burgonet
نوعی کلاه خود
to bewig
کلاه گیس زدن
turbans
کلاه عمامه مانند
capuche
باشلق یا کلاه شنل
balaclavas
نوعی کلاه اسکی
hooded anorak
کاپشن کلاه دار
capeline
نوعی کلاه زنانه
capeline
کلاه خود کوچک
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
hatbands
روبان دور کلاه
hatband
روبان دور کلاه
busbies
یکجور کلاه پوستی
gasket
یکنوع کلاه کاسک
gaskets
یکنوع کلاه کاسک
turban
کلاه عمامه مانند
top hat
کلاه مردانه استوانهای
top hats
کلاه مردانه استوانهای
gloriette
عمارت کلاه فرنگی
casita
[کلاه فرنگی کوچک]
casquet
کلاه خودسبک وباز
give right arm
<idiom>
کلاه به آسمان انداختن
She was left out in the cold . she was left high and dry .
سرش بی کلاه ماند
belvedere
کلاه فرنگی مهتابی
palm off
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
take for a ride
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
be covered
کلاه برسر بگذارید
To puff with pride.
<proverb>
باد در کلاه افکندن.
barbers block
قالب کلاه گیس
busby
یکجور کلاه پوستی
aigrette
مرغ ماهیخوار کلاه پر
chatri
[کلاه فرنگی هندی]
cucullate
شبیه کلاه خود
porkpie hat
کلاه تمام لبه
i was bitten
کلاه سرم رفت
sun hat
کلاه افتاب گیر
peaks
کلاه نوک تیز
sung hat
کلاه افتاب گیر
sunbonnet
کلاه افتابی زنانه
tin hat
کلاه خود فلزی
porringer
کلاه کاسه مانند
pavilion
عمارت کلاه فرنگی
tipcat
کلاه نوک تیز
pavilions
عمارت کلاه فرنگی
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
to bonnet a person
کلاه سرکسی گذاشتن
headharness
کلاه تمرین بوکس
steel helmet
کلاه خود اهنی
lappet
لبه اویخته کلاه
square
مرتب کردن کلاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com