Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
be covered
کلاه برسر بگذارید
Other Matches
oer
برسر
nobs
ضربت برسر
nob
ضربت برسر
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
inspirit
برسر غیرت اوردن
impassion
برسر شهوت اوردن
death passes on all
مرگ برسر همه می اید
to pounce upon a bird
ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
beanie
یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
to get one's own back
تلافی برسر کسی دراوردن باکسی برابر شدن
rushing
برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushed
برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rush
برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
cask
کلاه جنگی کلاه خود
casks
کلاه جنگی کلاه خود
in with it
بگذارید تو
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
stet
بگذارید باشد
let him go
بگذارید برود
let it be
بگذارید باشد
let it remain as it is
بگذارید باشد
leave it over
عجاله بگذارید بماند
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
Put the table down gently.
میز زا آهسته زمین بگذارید
Let the secretary get on with it .
بگذارید منشی کارش را بکند
Please keep me posted(informed).
لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Please oblige us by your presence .
با تشریف فرمایی خودت بر مامنت بگذارید
You must have respect for your promises.
باید بقول خودتان احترام بگذارید
Let it take its natural cours.
بگذارید کار جریان طبیعی اش را طی کند
to have someone wake you up
بگذارید کسی شما را بیدار کند
Let me think a moment .
بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
Please put these clocolates aside for me .
لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
let it have its swing
بگذاریدسیرعادی خودرابکند بگذارید جریان خودراطی کند
to book
[order]
an alarm call
بگذارید کسی با تلفن شما را بیدار کند
Could you put a cot in the room?
آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Could you put an extra bed in the room?
آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
squawk
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk low
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk mike
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawk may day
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawked
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
Leave this space blank.
این محل را خالی بگذارید ( چیزی در آن محل ننویسید )
return pistol
طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
head piece
کلاه
jack a dandy
کج کلاه
pretty fellow
کج کلاه
capped
کلاه
hats
کلاه
nightcaps
شب کلاه
pompom
گل کلاه
nightcap
شب کلاه
opera hat
کلاه له شو
chapeau
کلاه
cap
کلاه
hat
کلاه
aigret
گل کلاه
headgear
کلاه
beau
کج کلاه
bilk
کلاه سر
ice-caps
یخ کلاه
ice-cap
یخ کلاه
ice cap
یخ کلاه
cappa
کلاه
panache
پر کلاه
tiara
کلاه پادشاهی
beret
کلاه بره
cockade
نشان کلاه
skullcaps
کلاه بره
fop
کج کلاه ابله
galea
کلاه خود
casque
کلاه خود
gaud
کلاه برداری
skullcap
کلاه بره
tiaras
کلاه پادشاهی
hatbox
جعبه کلاه
d's cap
کلاه قیفی
berets
کلاه بره
belvidere
کلاه فرنگی
belvedere
کلاه فرنگی
fools cap
کلاه قیفی
black cap
کلاه سیاه
bareheaded
بدون کلاه
crush hat
کلاه بازیگرخانه
hatboxes
جعبه کلاه
door lintel
کلاه چهارچوب
rug
[American E]
کلاه گیس
stetson
کلاه وسترن
stetson
کلاه کابوی
rip-offs
کلاه برداری
rip-off
کلاه برداری
hatpins
گیرهی کلاه
hatpin
گیرهی کلاه
hairpieces
کلاه گیس
hairpiece
کلاه گیس
crash helmets
کلاه ایمنی
stetsons
کلاه کابوی
stetsons
کلاه وسترن
trilbies
کلاه شاپو
avant-sorps
کلاه فرنگی
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
bathing caps
کلاه حمام
bathing cap
کلاه حمام
welch
کلاه گذاشتن
mutch
کلاه کتانی
miyred
کلاه دار
kepi
کلاه کپی
tricone
کلاه سه ترک
high hat
کلاه بلند
helmet liner
کلاه کاسک
helmet liner
کلاه فیبری
hat tree
کلاه اویز
hat in hand
کلاه دردست
periwig
کلاه گیس
peruke
کلاه گیس
petasus
کلاه بالدار
uncap
کلاه از سر برداشتن
tricorn
کلاه سه ترک
summer house
کلاه فرنگی
steel helmet
کلاه اهنی
steel cap
کلاه فولادی
snowcap
برف کلاه
service cap
کلاه خدمت
postiche
کلاه گیس
pitch cap
کلاه زفت
hat block
قالب کلاه
wigs
کلاه گیس
mantles
کلاه توری
fraudulence
کلاه برداری
helmet
کلاه خود
bonnets
کلاه سرگذاشتن
bonnet
کلاه سرگذاشتن
wig
کلاه گیس
swindlers
کلاه بردار
swindlers
کلاه گذار
swindler
کلاه بردار
swindler
کلاه گذار
streamer
نوارلباس یا کلاه
hatter
کلاه فروش
streamers
نوارلباس یا کلاه
panama hats
کلاه پاناما
panama hat
کلاه پاناما
hoods
کلاه اهنی
hoods
کلاه خود
swindle
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
pavilions
کلاه فرنگی
swindles
کلاه برداری
pavilion
کلاه فرنگی
pergolas
کلاه فرنگی
helmets
کلاه اهنی
Welsh
کلاه گذاشتن
helmets
کلاه خود
helmet
کلاه اهنی
hood
کلاه خود
hood
کلاه اهنی
plumes
پر کلاه زنان تل
frauds
کلاه برداری
capping
کلاه سازی
hats
کلاه کاردینالی
polls
راس کلاه
hat
کلاه کاردینالی
cock
کج نهادگی کلاه
caskets
کلاه خدمت
fraud
کلاه برداری
casket
کلاه خدمت
cocks
کج نهادگی کلاه
cocking
کج نهادگی کلاه
polled
راس کلاه
poll
راس کلاه
milliner
کلاه فروش
milliners
کلاه فروش
fraudulent
کلاه بردار
balaclavas
کلاه دوچشمی
pergola
کلاه فرنگی
plume
پر کلاه زنان تل
balaclava
کلاه دوچشمی
mantle
کلاه توری
outfoxes
کلاه سرکسی گذاشتن
periwig
کلاه گیس زدن
shiner
ستاره کلاه ابریشمی
neck or nothing
یا سر میرود یا کلاه می اید
outfoxing
کلاه سرکسی گذاشتن
porringer
کلاه کاسه مانند
pavilions
عمارت کلاه فرنگی
chatri
[کلاه فرنگی هندی]
take for a ride
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
pot hat
کلاه وکلای دادگستری
periwigged
کلاه گیس دار
outfox
کلاه سرکسی گذاشتن
boaters
کلاه حصیری لبهدار
hooded anorak
کاپشن کلاه دار
porkpie hat
کلاه تمام لبه
pavilion
عمارت کلاه فرنگی
postilion
نوعی کلاه زنانه
postillion
نوعی کلاه زنانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com