English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
shako کلاه بلند نظامی
Other Matches
high hat کلاه بلند
silk hat کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
sabers شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabre شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
saber شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabres شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
cappa کلاه
bilk کلاه سر
jack a dandy کج کلاه
chapeau کلاه
beau کج کلاه
panache پر کلاه
hat کلاه
aigret گل کلاه
ice cap یخ کلاه
ice-cap یخ کلاه
pompom گل کلاه
opera hat کلاه له شو
ice-caps یخ کلاه
head piece کلاه
hats کلاه
headgear کلاه
pretty fellow کج کلاه
capped کلاه
cap کلاه
nightcap شب کلاه
nightcaps شب کلاه
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
hoods کلاه اهنی
hoods کلاه خود
hood کلاه اهنی
helmet کلاه اهنی
beret کلاه بره
balaclava کلاه دوچشمی
berets کلاه بره
tiara کلاه پادشاهی
tiaras کلاه پادشاهی
mantles کلاه توری
mantle کلاه توری
hatboxes جعبه کلاه
crash helmets کلاه ایمنی
hatbox جعبه کلاه
skullcaps کلاه بره
skullcap کلاه بره
cocking کج نهادگی کلاه
cock کج نهادگی کلاه
welch کلاه گذاشتن
helmet liner کلاه کاسک
streamer نوارلباس یا کلاه
streamers نوارلباس یا کلاه
hatter کلاه فروش
helmet liner کلاه فیبری
avant-sorps کلاه فرنگی
hats کلاه کاردینالی
hat tree کلاه اویز
panama hats کلاه پاناما
hat کلاه کاردینالی
hat in hand کلاه دردست
uncap کلاه از سر برداشتن
bathing cap کلاه حمام
hat block قالب کلاه
milliner کلاه فروش
milliners کلاه فروش
swindlers کلاه بردار
swindlers کلاه گذار
plume پر کلاه زنان تل
plumes پر کلاه زنان تل
swindler کلاه بردار
swindler کلاه گذار
service cap کلاه خدمت
fraudulence کلاه برداری
bathing caps کلاه حمام
panama hat کلاه پاناما
tricone کلاه سه ترک
cocks کج نهادگی کلاه
tricorn کلاه سه ترک
balaclavas کلاه دوچشمی
gaud کلاه برداری
summer house کلاه فرنگی
frauds کلاه برداری
rain hat کلاه بارانی
petasus کلاه بالدار
poll راس کلاه
polled راس کلاه
polls راس کلاه
peruke کلاه گیس
cockade نشان کلاه
wig کلاه گیس
mutch کلاه کتانی
fop کج کلاه ابله
pavilions کلاه فرنگی
casque کلاه خود
fraudulent کلاه بردار
pavilion کلاه فرنگی
pergolas کلاه فرنگی
pergola کلاه فرنگی
fraud کلاه برداری
wigs کلاه گیس
snowcap برف کلاه
swindle کلاه برداری
door lintel کلاه چهارچوب
swindles کلاه برداری
steel cap کلاه فولادی
steel helmet کلاه اهنی
fools cap کلاه قیفی
d's cap کلاه قیفی
postiche کلاه گیس
pitch cap کلاه زفت
crush hat کلاه بازیگرخانه
rug [American E] کلاه گیس
rain cap کلاه کریلی
Welsh کلاه گذاشتن
trilbies کلاه شاپو
bareheaded بدون کلاه
hatpins گیرهی کلاه
kepi کلاه کپی
helmet کلاه خود
belvidere کلاه فرنگی
galea کلاه خود
black cap کلاه سیاه
bonnet کلاه سرگذاشتن
rip-offs کلاه برداری
casket کلاه خدمت
helmets کلاه اهنی
belvedere کلاه فرنگی
caskets کلاه خدمت
periwig کلاه گیس
bonnets کلاه سرگذاشتن
hairpieces کلاه گیس
hatpin گیرهی کلاه
helmets کلاه خود
rip-off کلاه برداری
capping کلاه سازی
swindled کلاه برداری
stetson کلاه وسترن
stetsons کلاه کابوی
hood کلاه خود
stetsons کلاه وسترن
miyred کلاه دار
stetson کلاه کابوی
hairpiece کلاه گیس
peak کلاه نوک تیز
peaking کلاه نوک تیز
chatri [کلاه فرنگی هندی]
She was left out in the cold . she was left high and dry . سرش بی کلاه ماند
To search ones conscience . کلاه خود را قا ضی کردن
porringer کلاه کاسه مانند
peaks کلاه نوک تیز
defrauds کلاه برداری کردن
defrauding کلاه برداری کردن
porkpie hat کلاه تمام لبه
headharness کلاه تمرین بوکس
head gear کلاه تمرین بوکس
give right arm <idiom> کلاه به آسمان انداختن
defrauded کلاه برداری کردن
defraud کلاه برداری کردن
headguard کلاه تمرین بوکس
casita [کلاه فرنگی کوچک]
turbans کلاه عمامه مانند
palm off <idiom> سرکسی کلاه گذاشتن
outfoxed کلاه سرکسی گذاشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com