Dictiornary-Farsi | کلاه خود را قا ضی کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 219 (39 milliseconds)

English	Persian
To search ones conscience .	کلاه خود را قا ضی کردن


Search result with all words

square	مرتب کردن کلاه
squared	مرتب کردن کلاه
squares	مرتب کردن کلاه
squaring	مرتب کردن کلاه
swindle	کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled	کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles	کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
defraud	کلاه برداری کردن
defrauded	کلاه برداری کردن
defrauding	کلاه برداری کردن
defrauds	کلاه برداری کردن
spear	سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared	سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing	سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears	سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
salami technique	کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
to block a hat	قالب کردن یک کلاه
To live on borrowed money . To play for time .	این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
Other Matches

phyrgian cap	یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry	نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
casks	کلاه جنگی کلاه خود
cask	کلاه جنگی کلاه خود
get round the law	با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey	کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste	کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
capped	کلاه
pretty fellow	کج کلاه
nightcap	شب کلاه
nightcaps	شب کلاه
hat	کلاه
head piece	کلاه
ice-caps	یخ کلاه
cappa	کلاه
chapeau	کلاه
hats	کلاه
jack a dandy	کج کلاه
panache	پر کلاه
bilk	کلاه سر
headgear	کلاه
aigret	گل کلاه
beau	کج کلاه
opera hat	کلاه له شو
ice cap	یخ کلاه
pompom	گل کلاه
cap	کلاه
ice-cap	یخ کلاه
mantles	کلاه توری
stetsons	کلاه کابوی
helmet liner	کلاه فیبری
milliners	کلاه فروش
balaclava	کلاه دوچشمی
stetsons	کلاه وسترن
milliner	کلاه فروش
trilbies	کلاه شاپو
high hat	کلاه بلند
bathing cap	کلاه حمام
fraudulence	کلاه برداری
hat block	قالب کلاه
hat in hand	کلاه دردست
hat tree	کلاه اویز
gaud	کلاه برداری
rain hat	کلاه بارانی
rain cap	کلاه کریلی
galea	کلاه خود
helmet liner	کلاه کاسک
mantle	کلاه توری
bathing caps	کلاه حمام
periwig	کلاه گیس
helmets	کلاه خود
helmet	کلاه اهنی
helmet	کلاه خود
mutch	کلاه کتانی
postiche	کلاه گیس
miyred	کلاه دار
plumes	پر کلاه زنان تل
plume	پر کلاه زنان تل
peruke	کلاه گیس
petasus	کلاه بالدار
pitch cap	کلاه زفت
rug [American E]	کلاه گیس
helmets	کلاه اهنی
rip-off	کلاه برداری
rip-offs	کلاه برداری
hatpins	گیرهی کلاه
panama hats	کلاه پاناما
pavilion	کلاه فرنگی
pavilions	کلاه فرنگی
Welsh	کلاه گذاشتن
crash helmets	کلاه ایمنی
stetson	کلاه کابوی
streamer	نوارلباس یا کلاه
streamers	نوارلباس یا کلاه
panama hat	کلاه پاناما
pergolas	کلاه فرنگی
pergola	کلاه فرنگی
hatpin	گیرهی کلاه
hairpieces	کلاه گیس
hairpiece	کلاه گیس
hoods	کلاه اهنی
hoods	کلاه خود
hood	کلاه اهنی
hood	کلاه خود
kepi	کلاه کپی
stetson	کلاه وسترن
balaclavas	کلاه دوچشمی
frauds	کلاه برداری
swindled	کلاه برداری
swindles	کلاه برداری
hatbox	جعبه کلاه
tricone	کلاه سه ترک
tricorn	کلاه سه ترک
cockade	نشان کلاه
bonnet	کلاه سرگذاشتن
avant-sorps	کلاه فرنگی
casket	کلاه خدمت
crush hat	کلاه بازیگرخانه
uncap	کلاه از سر برداشتن
bonnets	کلاه سرگذاشتن
welch	کلاه گذاشتن
caskets	کلاه خدمت
casque	کلاه خود
belvidere	کلاه فرنگی
fraud	کلاه برداری
black cap	کلاه سیاه
belvedere	کلاه فرنگی
bareheaded	بدون کلاه
swindlers	کلاه بردار
swindlers	کلاه گذار
snowcap	برف کلاه
service cap	کلاه خدمت
swindler	کلاه بردار
polled	راس کلاه
swindle	کلاه برداری
polls	راس کلاه
swindler	کلاه گذار
tiaras	کلاه پادشاهی
fop	کج کلاه ابله
cocking	کج نهادگی کلاه
fraudulent	کلاه بردار
poll	راس کلاه
steel helmet	کلاه اهنی
berets	کلاه بره
hats	کلاه کاردینالی
skullcap	کلاه بره
skullcaps	کلاه بره
beret	کلاه بره
summer house	کلاه فرنگی
cock	کج نهادگی کلاه
hat	کلاه کاردینالی
fools cap	کلاه قیفی
cocks	کج نهادگی کلاه
hatter	کلاه فروش
wigs	کلاه گیس
wig	کلاه گیس
hatboxes	جعبه کلاه
capping	کلاه سازی
steel cap	کلاه فولادی
tiara	کلاه پادشاهی
door lintel	کلاه چهارچوب
d's cap	کلاه قیفی
be covered	کلاه برسر بگذارید
belvedere	کلاه فرنگی مهتابی
periwig	کلاه گیس زدن
barbers block	قالب کلاه گیس
hooded anorak	کاپشن کلاه دار
palm off <idiom>	سرکسی کلاه گذاشتن
periwigged	کلاه گیس دار
mitriform	مانند کلاه اسقف
aigrette	مرغ ماهیخوار کلاه پر
neck or nothing	یا سر میرود یا کلاه می اید
to bewig	کلاه گیس زدن
hatband	روبان دور کلاه
turbans	کلاه عمامه مانند
miyred	مانند کلاه اسقف
turban	کلاه عمامه مانند
hatbands	روبان دور کلاه
balaclava	نوعی کلاه اسکی
cucullate	شبیه کلاه خود
gross f.	کلاه برداری بزرگ
gasket	یکنوع کلاه کاسک
head gear	کلاه تمرین بوکس
gaskets	یکنوع کلاه کاسک
headguard	کلاه تمرین بوکس
headharness	کلاه تمرین بوکس
i was bitten	کلاه سرم رفت
crash helmets	کلاه خود ایمنی
boaters	کلاه حصیری لبهدار
wigmaker	کلاه گیس ساز
fur ruff	کلاه پشمی کت پارکا
with intent to defraud	بقصد کلاه برداری
fedora	کلاه نمدی مردانه
peak	کلاه نوک تیز
peaking	کلاه نوک تیز
peaks	کلاه نوک تیز
unbonnet	کلاه رااز سربرداشتن
casita	[کلاه فرنگی کوچک]
chatri	[کلاه فرنگی هندی]
outfoxing	کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxes	کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxed	کلاه سرکسی گذاشتن
outfox	کلاه سرکسی گذاشتن
lappet	لبه اویخته کلاه
gloriette	عمارت کلاه فرنگی
burgonet	نوعی کلاه خود
leghorn	کلاه سبدی ایتالیایی
top hats	کلاه مردانه استوانهای
capeline	کلاه خود کوچک
capeline	نوعی کلاه زنانه
tri corn	کلاه سه گوشه سه شاخه
to sel a person a pup	کلاه کسیرا برداشتن
busby	یکجور کلاه پوستی
busbies	یکجور کلاه پوستی
casquet	کلاه خودسبک وباز
pavilions	عمارت کلاه فرنگی
pavilion	عمارت کلاه فرنگی
balaclavas	نوعی کلاه اسکی
capuche	باشلق یا کلاه شنل
top hat	کلاه مردانه استوانهای