Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
poke bonnet
کلاه زنانهای که نوک جلوامدهای دارد
Other Matches
gipsy bonnet
کلاه زنانه که اطراف ان برگههای پهن دارد
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
cask
کلاه جنگی کلاه خود
casks
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
دیوار موش دارد موش گوش دارد
chapeau
کلاه
head piece
کلاه
bilk
کلاه سر
ice-caps
یخ کلاه
ice-cap
یخ کلاه
pompom
گل کلاه
opera hat
کلاه له شو
pretty fellow
کج کلاه
aigret
گل کلاه
cappa
کلاه
panache
پر کلاه
jack a dandy
کج کلاه
hat
کلاه
nightcap
شب کلاه
nightcaps
شب کلاه
ice cap
یخ کلاه
hats
کلاه
cap
کلاه
beau
کج کلاه
headgear
کلاه
capped
کلاه
wig
کلاه گیس
rip-offs
کلاه برداری
bonnet
کلاه سرگذاشتن
wigs
کلاه گیس
skullcap
کلاه بره
hatbox
جعبه کلاه
stetsons
کلاه وسترن
bonnets
کلاه سرگذاشتن
helmet
کلاه خود
skullcaps
کلاه بره
plumes
پر کلاه زنان تل
swindle
کلاه برداری
miyred
کلاه دار
cockade
نشان کلاه
welch
کلاه گذاشتن
casket
کلاه خدمت
caskets
کلاه خدمت
tiaras
کلاه پادشاهی
tiara
کلاه پادشاهی
stetsons
کلاه کابوی
Welsh
کلاه گذاشتن
stetson
کلاه وسترن
stetson
کلاه کابوی
hatboxes
جعبه کلاه
bathing caps
کلاه حمام
swindles
کلاه برداری
mutch
کلاه کتانی
capping
کلاه سازی
plume
پر کلاه زنان تل
helmet
کلاه اهنی
rip-off
کلاه برداری
d's cap
کلاه قیفی
crash helmets
کلاه ایمنی
beret
کلاه بره
hatpin
گیرهی کلاه
pavilions
کلاه فرنگی
fools cap
کلاه قیفی
pavilion
کلاه فرنگی
crush hat
کلاه بازیگرخانه
berets
کلاه بره
hairpieces
کلاه گیس
pergolas
کلاه فرنگی
pergola
کلاه فرنگی
fop
کج کلاه ابله
bathing cap
کلاه حمام
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
trilbies
کلاه شاپو
gaud
کلاه برداری
kepi
کلاه کپی
peruke
کلاه گیس
galea
کلاه خود
door lintel
کلاه چهارچوب
helmets
کلاه خود
milliner
کلاه فروش
helmets
کلاه اهنی
milliners
کلاه فروش
hairpiece
کلاه گیس
hood
کلاه خود
summer house
کلاه فرنگی
hats
کلاه کاردینالی
bareheaded
بدون کلاه
fraud
کلاه برداری
frauds
کلاه برداری
hat
کلاه کاردینالی
poll
راس کلاه
polled
راس کلاه
polls
راس کلاه
balaclavas
کلاه دوچشمی
hatter
کلاه فروش
balaclava
کلاه دوچشمی
steel helmet
کلاه اهنی
steel cap
کلاه فولادی
snowcap
برف کلاه
avant-sorps
کلاه فرنگی
cocks
کج نهادگی کلاه
periwig
کلاه گیس
rug
[American E]
کلاه گیس
belvedere
کلاه فرنگی
cocking
کج نهادگی کلاه
cock
کج نهادگی کلاه
high hat
کلاه بلند
fraudulent
کلاه بردار
helmet liner
کلاه کاسک
hatpins
گیرهی کلاه
helmet liner
کلاه فیبری
belvidere
کلاه فرنگی
pitch cap
کلاه زفت
petasus
کلاه بالدار
streamers
نوارلباس یا کلاه
streamer
نوارلباس یا کلاه
hoods
کلاه اهنی
panama hats
کلاه پاناما
postiche
کلاه گیس
panama hat
کلاه پاناما
casque
کلاه خود
uncap
کلاه از سر برداشتن
swindler
کلاه گذار
mantles
کلاه توری
swindler
کلاه بردار
mantle
کلاه توری
swindlers
کلاه گذار
swindlers
کلاه بردار
tricone
کلاه سه ترک
hoods
کلاه خود
hat tree
کلاه اویز
black cap
کلاه سیاه
tricorn
کلاه سه ترک
hood
کلاه اهنی
swindled
کلاه برداری
hat block
قالب کلاه
hat in hand
کلاه دردست
service cap
کلاه خدمت
fraudulence
کلاه برداری
postillion
نوعی کلاه زنانه
hatband
روبان دور کلاه
barbers block
قالب کلاه گیس
belvedere
کلاه فرنگی مهتابی
neck or nothing
یا سر میرود یا کلاه می اید
aigrette
مرغ ماهیخوار کلاه پر
periwigged
کلاه گیس دار
be covered
کلاه برسر بگذارید
periwig
کلاه گیس زدن
postilion
نوعی کلاه زنانه
pot hat
کلاه وکلای دادگستری
take for a ride
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
burgonet
نوعی کلاه خود
squaring
مرتب کردن کلاه
palm off
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
porringer
کلاه کاسه مانند
hatbands
روبان دور کلاه
peaks
کلاه نوک تیز
peaking
کلاه نوک تیز
porkpie hat
کلاه تمام لبه
peak
کلاه نوک تیز
headharness
کلاه تمرین بوکس
squares
مرتب کردن کلاه
capeline
کلاه خود کوچک
square
مرتب کردن کلاه
capuche
باشلق یا کلاه شنل
casquet
کلاه خودسبک وباز
squared
مرتب کردن کلاه
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
cucullate
شبیه کلاه خود
capeline
نوعی کلاه زنانه
She was left out in the cold . she was left high and dry .
سرش بی کلاه ماند
sunbonnet
کلاه افتابی زنانه
casita
[کلاه فرنگی کوچک]
busby
یکجور کلاه پوستی
busbies
یکجور کلاه پوستی
shiner
ستاره کلاه ابریشمی
top hats
کلاه مردانه استوانهای
shako
کلاه بلند نظامی
turbans
کلاه عمامه مانند
turban
کلاه عمامه مانند
tin hat
کلاه خود فلزی
tipcat
کلاه نوک تیز
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
to bonnet a person
کلاه سرکسی گذاشتن
give right arm
<idiom>
کلاه به آسمان انداختن
top hat
کلاه مردانه استوانهای
to sel a person a pup
کلاه کسیرا برداشتن
tri corn
کلاه سه گوشه سه شاخه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com