Dictiornary-Farsi | کلاه گذار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
swindler	کلاه گذار
swindlers	کلاه گذار


Other Matches

phyrgian cap	یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry	نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .	این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask	کلاه جنگی کلاه خود
casks	کلاه جنگی کلاه خود
get round the law	با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey	کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste	کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
transitions	گذار
transition	گذار
over-	گذار
over	گذار
transition period	دوره گذار
pawnor	رهن گذار
oviparous	تخم گذار
heretic	بدعت گذار
outdoor recreation	گشت و گذار
nomographer	قانون گذار
mortgagor	رهن گذار
legislators	قانون گذار
lowpass	پایین گذار
legislator	قانون گذار
zoogenic	بچه گذار
transit time	زمان گذار
tracklayer	ریل گذار
transition state	حالت گذار
prizer	قیمت گذار
pricer	قیمت گذار
pracitcable	گذار کردنی
differentiator	فرق گذار
shelver	در تاقچه گذار
space bar	فاصله گذار
pledgor	وثیقه گذار
pledgor	رهن گذار
spotter	خال گذار
shelver	در قفسه گذار
tapper	توپی گذار
tracked layer	ریل گذار
bypass	کنار گذار
bypassed	کنار گذار
bypasses	کنار گذار
salver	مرهم گذار
salvers	مرهم گذار
discriminator	فرق گذار
depositor	امانت گذار
demographic transition	گذار جمعیت
deepositor	ودیعه گذار
crossing site	محل گذار
coder	رمز گذار
accomodating	منت گذار
assessor	خراج گذار
bailer	امانت گذار
bailor	امانت گذار
mark sense	نشان گذار
dotter	نقطه گذار
punctuator	نقطه گذار
bypassing	کنار گذار
lienee	وثیقه گذار
legislatrix	قانون گذار زن
legislatress	قانون گذار زن
legiskative	قانون گذار
legator	میراث گذار
insurant	بیمه گذار
instaurator	بنیاد گذار
grounder	پایه گذار
grounder	کار گذار
graduator	درجه گذار
grader	نمره گذار
legislative	قانون گذار
encoder	رمز گذار
trend-setter	بدعت گذار
founders	بنیان گذار
insured	بیمه گذار
impressionistic	برداشت گذار
trend-setters	بدعت گذار
racers	مسابقه گذار
heretics	بدعت گذار
racer	مسابقه گذار
handlers	دسته گذار
handler	دسته گذار
valuer	قیمت گذار
foundered	بنیان گذار
marker pen	علامت گذار
blazer	علامت گذار
blazers	علامت گذار
investors	سرمایه گذار
investor	سرمایه گذار
founder	بنیان گذار
innovator	بدعت گذار
innovators	بدعت گذار
contributory	خراج گذار
marker	نشان گذار
markers	نشان گذار
auctioneers	حراج گذار
auctioneer	حراج گذار
valuers	قیمت گذار
foundering	بنیان گذار
minelayer	ناو مین گذار
money lender	پول به بهره گذار
minelayer	کشتی مین گذار
burst gate	لامپ پیام گذار
buoy tender	ناو بویه گذار
mine layer	کشتی مین گذار
net laying ship	کشتی تور گذار
buoy tender	کشتی بویه گذار
dot generator	مولد خال گذار
uniparous	هر باریک تخم گذار
miscreant	بدعت گذار خبیث
position control	پیچ مرکز گذار
spacebar	کلید فاصله گذار
subcaliber	تفنگ اثر گذار
depositor	ودیعه گذار مودع
testator	شاهد میراث گذار
free capital	سرمایه گذار پولی
dan runner	کشتی بویه گذار
dan layers	شناوه بویه گذار
truster	ودیعه گذار اعتباردهنده
truster	باور کننده امانت گذار
You are not pulling my leg , are you ?	نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pathfinders	هواپیمای علامت گذار مسیر
parentheses free nataton	نشان گذار بدون پرانتز
pathfinder	هواپیمای علامت گذار مسیر
spademan	نفر خرج گذار توپ
to mince matters	از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmothers	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmother	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
encipher	تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
loader	خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
nomothetes	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encrypt	تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
pompom	گل کلاه
aigret	گل کلاه
head piece	کلاه
capped	کلاه
hats	کلاه
bilk	کلاه سر
panache	پر کلاه
cap	کلاه
pretty fellow	کج کلاه
hat	کلاه
jack a dandy	کج کلاه
nightcap	شب کلاه
nightcaps	شب کلاه
beau	کج کلاه
cappa	کلاه
headgear	کلاه
chapeau	کلاه
ice cap	یخ کلاه
ice-cap	یخ کلاه
ice-caps	یخ کلاه
opera hat	کلاه له شو
steel cap	کلاه فولادی
hatpin	گیرهی کلاه
summer house	کلاه فرنگی
steel helmet	کلاه اهنی
door lintel	کلاه چهارچوب
trilbies	کلاه شاپو
black cap	کلاه سیاه
bathing cap	کلاه حمام
welch	کلاه گذاشتن
casque	کلاه خود
uncap	کلاه از سر برداشتن
tricorn	کلاه سه ترک
tricone	کلاه سه ترک
cockade	نشان کلاه
rug [American E]	کلاه گیس
bathing caps	کلاه حمام
d's cap	کلاه قیفی
crash helmets	کلاه ایمنی
hairpiece	کلاه گیس
crush hat	کلاه بازیگرخانه
hatpins	گیرهی کلاه
high hat	کلاه بلند
pitch cap	کلاه زفت
miyred	کلاه دار
kepi	کلاه کپی
rip-offs	کلاه برداری
petasus	کلاه بالدار
peruke	کلاه گیس
periwig	کلاه گیس
stetson	کلاه کابوی
stetson	کلاه وسترن
rain hat	کلاه بارانی
rain cap	کلاه کریلی
stetsons	کلاه کابوی
mutch	کلاه کتانی
helmet liner	کلاه کاسک
helmet liner	کلاه فیبری
hat tree	کلاه اویز
snowcap	برف کلاه
service cap	کلاه خدمت
fools cap	کلاه قیفی
fop	کج کلاه ابله
galea	کلاه خود
gaud	کلاه برداری
avant-sorps	کلاه فرنگی
rip-off	کلاه برداری
postiche	کلاه گیس
hairpieces	کلاه گیس