English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (7 milliseconds)
English Persian
thick کلفت
thicker کلفت
thickest کلفت
charwoman کلفت
charwomen کلفت
chambermaid کلفت
chambermaids کلفت
handmaiden کلفت
handmaidens کلفت
burly کلفت
housemaid کلفت
housemaids کلفت
woman کلفت
moll کلفت
molls کلفت
stockier کلفت
stockiest کلفت
stocky کلفت
biddy کلفت
blobber کلفت
bonne کلفت
chamber maid کلفت
chamberer کلفت
femme de chambre کلفت
hand maid کلفت
handmaid کلفت
ladys maid کلفت
maidservant کلفت
servant maid کلفت
squatty کلفت
swabber کلفت
tirewoman کلفت
trull کلفت
Other Matches
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
heavy-set کت و کلفت
labrose لب کلفت
thick-skinned پوست کلفت
hawsers طناب کلفت
hawser طناب کلفت
dumpy گردن کلفت
ruffian گردن کلفت
girls دوشیزه کلفت
girl دوشیزه کلفت
moppy کلفت بلند
muslinet مشمش کلفت
heavyset کلفت زمخت
ancilla پیشخدمت زن کلفت
thickening کلفت سازی
incrassate کلفت کردن
incrassate کلفت شدن
ruffians گردن کلفت
waitress ندیمه کلفت
waitresses ندیمه کلفت
box coat پالتوی کلفت
blunts کلفت کردن
bondwoman کلفت زرخرید
inspissate کلفت کردن
hoodman blind گردن کلفت
gold foil زرورق کلفت
baryphonia کلفت صدایی
junk board مقوای کلفت
thick weft نخ پود کلفت
thickens کلفت ترشدن
bluntest کلفت کردن
blunter کلفت کردن
blunted کلفت کردن
blunt کلفت کردن
plank تخته کلفت
pachydrmatous پوست کلفت
parlour maid کلفت سرمیز
poutingly لب کلفت کنان
roughneck گردن کلفت
pachydermatous پوست کلفت
thickset تنگ کلفت
thick skinned پوست کلفت
stiff necked گردن کلفت
thick warp نخ تار کلفت
impassive پوست کلفت
blunting کلفت کردن
stodgy گردن کلفت
yak گاومیش دم کلفت
odalisque کلفت یا صیغه
yaks گاومیش دم کلفت
doubling کلفت ریسی
thickens کلفت کردن
thickened کلفت ترشدن
thickened کلفت کردن
thicken کلفت ترشدن
thicken کلفت کردن
ruffianly گردن کلفت وحشی
moreen پارچه کلفت پردهای
hyperostosis کلفت شدگی استخوان
pachyder mata جانوران پوست کلفت
indurate پوست کلفت کردن
heavyset چهارشانه کلفت وکوتاه
pachyderm جانور پوست کلفت
thugs قاتل گردن کلفت
lumpier کلفت ناهنجار تودهای
lumpiest کلفت ناهنجار تودهای
bully گردن کلفت گوشت
bullies گردن کلفت گوشت
bullied گردن کلفت گوشت
snubs کلفت وکوتاه سرزنش
lumpy کلفت ناهنجار تودهای
snubbed کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing کلفت وکوتاه سرزنش
fly line ریسمان کلفت ماهیگیری
pachyderms جانور پوست کلفت
bullying گردن کلفت گوشت
marchioness نوعی گلابی کلفت
marchionesses نوعی گلابی کلفت
snub کلفت وکوتاه سرزنش
thug قاتل گردن کلفت
butch مرد یا پسر گردن کلفت
stick glove دستکش کلفت دروازه بان
boat rod چوب کلفت ماهیگیری با قایق
ancillary مستخدم بومی مربوط به کلفت
parlormaid کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
nappy کلفت و پرزدار خواب دار
deep mouthed دارای صدای درشت و کلفت
chunks تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
chunk تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
nappies کلفت و پرزدار خواب دار
pachydrmatous ادم پوست کلفت و بیرگ
grego جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
muscleman آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
meathead آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
beefcake آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
senile keratosis کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
belly کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
bellies کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
fearnought یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
barong یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
grossing کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossest کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barreled shaft میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
grossed کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrel قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrels قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
chest protector لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
petersham یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
club propeller ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
millboard مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com